دولت انگلستان كه از راههاى سياسى و ديپلماتيك نتيجه اى نگرفته بود وتهديدات وارعابهاى او هـم خـدشـه اى در اراده مـردم مـسـلمـان ايـران وارد نـكرده بود و در عوض با اخراج باقى مانده كـاركـنـان خـود نـيـز رو بـه رو شـده بـود از ايـران بـه شـوراى امـنـيـت سـازمـان ملل متّحد شكايت كرد.دليـل انـگـلسـتـان ايـن بـود كـه ايران بر خلاف راء ى تاءمينى ديوان لاهه ، كارمندان انگليسى شـركـت نـفـت را اخـراج كـرده اسـت و ايـن تـوسـل بـه قـوه قـهـريـه در بـرابـر حـقـوق بـيـن الملل است و خواستار اتخاذ تصميم شورا در اين مورد شد. شوراى امنيت ، تاريخى براى جلسه خـود تـعـيـيـن نـمـود واز ايـران درخـواسـت كـرد كـه نـماينده خود را براى شركت در جلسه شورا بفرستد. عدّه اى از اعضاى شورا، شكايت انگلستان را خارج از صلاحيت آن (شورا) مى دانستند، امّا شوراى امنيت ابتدا با اكثريت آرا به صلاحيت خود راءى داده ، سپس مساءله را در دستور كار قرار داد.(299)مـصدق تصميم گرفت خود در راءس هياءتى در جلسه شوراى امنيت شركت كرده ، از حقوق دولت و ملت ايران دفاع كند. وى در چند جلسه شورا، ضمن شرح تاريخچه نفت ايران و مظالم و مداخله دولت انـگلستان و عمّال او تحت عنوان شركت نفت ايران و انگليس و ارائه اسناد ومدارك دخالت آن كشور در ايران ، اختلاف بين ايران و شركت نفت را يك امر داخلى دانسته ، شورا را فاقد صلاحيت رسـيـدگـى بـه چـنين مساءله اى دانست . پس از اظهارات نماينده انگليس و دكتر مصدق ، شورا در آخـريـن جـلسـه خود بنا به پيشنهاد فرانسه ، نظر به مسكوت ماندن شكايت انگلستان تا اعلام راءى نـهـايى ديوان لاهه مبنى بر صلاحيت خود براى رسيدگى به