در اوايل دهه 1960 م ، هنگامى كه (كندى ) به رياست جمهورى آمريكا انتخاب شد،روابط آمريكا و شـوروى وارد مـرحـله جـديـدى شـد؛ در اين زمان دو كشور سياست خصمانه نسبت به يكديگر را كـنـار گـذاشته ، كندى و خروشچف در خرداد 1340 ه. ش / 1961 م ، در وين با يكديگر ملاقات كـردنـد. نـتـيـجـه ايـن مـلاقـات ، امـضـاى قـرارداد مـنـع آزمـايـشـهـاى هـسـتـه اى در سـال 1342 ه ش / 1963 م ، بـود. از ايـن تـاريـخ دوره اى در روابـط بـيـن المـلل آغـاز شـد كـه از آن بـه دوران تـنـش زدايـى يـاد مـى شـود كـه جـانـشـيـن جـنـگ سـرد شـد.(341)رژيـم مـحـمـّد رضـا كـه در ايـن زمان در بلوك غرب قرار داشت با اجازه آمريكا روابـطـى در سـطح بازرگانى ، اقتصادى ، فنى و صنعتى با شوروى برقرار نمود كه به اجمال به آنها اشاره خواهد شد.
الف ـ همكاريهاى بازرگانى ، اقتصادى و فنى
با آغاز دوران تنش زدايى ، سياست خارجى ايران نيز به ظاهر دچار تغيير و دگرگونى شد و شـاه سـيـاسـت (خارجى مستقل ملى ) را اعلام كرد. هدف از اعلام چنين سياستى اين بود كه نشان داده شـود ايـران تـحـت تـاءثـيـر هـيـچ كـشـورى نـيـسـت و خـود بـطـور مـسـتـقـل سياست خارجى اش را تعيين مى كند. امّا واقعيت خلاف اين را نشان مى داد، زيرا جهت گيرى سـيـاسـت خـارجـى دولت ايـران از آن تـاريـخ تـا پـيروزى انقلاب اسلامى همواره در جهت منافع كـشـورهـاى غـربـى ، بـويـژه آمـريـكـا تـنـظـيـم مـى شـد. بـه هـمـيـن دليـل دولت مـحـمـد رضـا شـاه هـرگز تمايل زيادى به برقرارى روابط سياسى گسترده با اتـحـاد شـوروى نـداشـت و فـقـط در صدد بود كه روابط با آن كشور در سطوح بازرگانى ، اقـتـصـادى ، تـرانـزيـتـى و فـنـى مـحـدود بـاشـد. از ايـن رو در طـول ايـن سـالهـا و قـبـل از پـذيـرش نـقـش ژانـدارمـرى در مـنـطقه چندين موافقتنامه در زمينه هاى گـونـاگـون بـازرگـانـى ، اقـتـصـادى ، تـرانزيتى و فنى با شوروى منعقد نمود كه از جمله مـهـمـتـريـن آنـهـا، امـضـاى نـخـسـتـيـن مـوافـقـتـنـامـه بـازرگـانـى و تـرانزيتى بين دو كشور در سـال 1343 ه. ش ، امـضـاى دومـيـن مـوافـقـتـنـامـه از هـمـيـن نـوع در سـال 1345 ه. ش و سـرانـجـام امـضـاى بـزرگـتـريـن مـوافقتنامه بازرگانى بين دو كشور در سـال 1349 ه. ش و پـروتـكـل تـاءسـيـس شـركـت مـخـتـلط حـمـل ونـقـل بـود. امضاى چنين توافقنامه هايى باعث افزايش سريع تبادلات بازرگانى بين دو كـشـور و تـرانـزيـت كـالا از خـاك يـكـديـگـر شـد كـه در نـوع خـود در طول تاريخ بى نظير و يا كم نظير بود.(342)عـلاوه بـر مـوارد مـذكـور،رژيـم شـاه شـوروى در زمـينه هاى فنى و صنعتى نيز موفق به انعقاد قـراردادهـاى مـهـمـى شـدنـد كـه از جـمـله مـهـمـتـريـن آنـهـا احـداث كـارخـانـه ذوب آهـن اصـفـهـان ، انـتـقـال گاز ايران به آن كشور، تاءسيس كارخانه ماشين سازى اراك ، تاءسيس سد بر روى رودخـانـه ارس و تـوسـعه و بازسازى تاءسيسات شيلات و بنادر درياى خزر بود كه نقش مؤ ثرى در حيات اجتماعى و اقتصادى ايران ايفا مى كرد.(343)
ب ـ گسترش بيشتر روابط در زمان ژاندارمى ايران
روابـط گـسـتـرده بـازرگـانـى ، اقتصادى ، صنعتى و فنى ايران و شوروى سابق كه از آغاز دوران تـنـش زدايـى بـيـن شرق و غرب آغاز شده بود، با پذيرش نقش ژاندارمى منطقه از سوى شاه بر اساس سياست دو ستونى نيكسون ـ كيسينجر، انتظار مى رفت كه دچار ركود شود. علاوه بر اين ، امضاى عهدنامه دوستى وا تّحاد بين عراق و شوروى يكى ديگر از مسائلى بود كه مى توانست خدشه اى به روابط گسترده اقتصادى و تجارى ايران و شوروى وارد سازد. امّا تاءمين مـنـافـع و رضـايـت طـرفـين از موافقتنامه هاى پيشين سبب گسترش بيشتر همكاريهاى اقتصادى ، فنى و حتّى فرهنگى بين دو كشور شد.از سال 1351 ه. ش ، يعنى زمانى كه شاه بطور رسمى ژاندارم منطقه و حافظ منافع آمريكا در منطقه