بـعـد از پـايـان جـنـگ اوّل ايـران و روس ، بـه مـدت سـيـزده سـال بـين دو كشور آتش بس و صلح برقرار بود. فتحعليشاه در اين سالها تلاش زيادى كرد تـا از راهـهـاى مـسـالمت آميز و سياسى شهرهاى تصرف شده را به آغوش ايران باز گردانده ، كسب حيثيت كند، امّا همه كوششهاى او، به علت سرسختى و لجاجت روسها در بازپس دادن شهرهاى ايـران نـقـش بـر آب شـد.(44) كـمـيـسـيـون مـرزى طـبـق عـهـدنـامـه صـلح گـلسـتـان يـك سـال بـعـد از انـعـقـاد صـلح (1193ه .ش / 1814 م .) تـشـكـيـل شـد و چندين بار در ايران و روسيه تشكيل جلسه داد، ولى موفق به تعيين حدود مرزها نشد. ننگ جدايى چندين شهر حاصلخيز ايران از يكسو و فشار افكار عمومى داخلى از سوى ديگر دولتـمـردان ايـران بـويـژه فـتـحـعـليـشـاه و عباس ميرزا را وادار كرد كه در صدد استرداد مناطق اشغال شده بر آيند. به همين دليل ، وقوع جنگ دوم اجتناب ناپذير شد.(45) روسـهـا بـراى ادامـه سياست توسعه طلبى خود، تعيين حدود مرزها را در عهدنامه گلستان بعمد مـبـهـم گـذاشـتـه بـودنـد؛ بـه هـمـيـن دليـل طـى فـاصـله دو جـنـگ هـمـواره بـه دنـبـال فـرصـت مـنـاسـبـى بـودنـد تـا اهـداف و مـقـاصـد تـوسـعـه طـلبى خود را در خاك ايران دنـبـال كـنـند.اختلافهاى قديمى مرزى و مذهبى بين ايران و عثمانى بهانه لازم را به روسها داد تـه دو كـشـور را بـه جـنـگ و كـشـتـار كـشـانـده ، از مـوقـعـيـت پـيـش آمـده سـوء اسـتفاده كنند. به دنـبال شروع جنگ ايران و عثمانى ژنرال (يرمولوف ) از فرصت استفاده كرد و چندين نقطه از خـاك ايـران را در (بالغ لو) و (گوگ چاى ) تصرف كرد (1204 ه . ش / 1825 م .) دولت ايـران اين تجاوز را نقض آشكار عهدنامه صلح گلستان مى دانست و بطور جدّى به آن اعتراض كـرد، امـّا مـذاكـرات دو طـرف در ايـن مـورد نـتـيـجـه اى نـداد و جـنـگ دوم ايـران و روس در سال 1205 ه . ش / 1826 م آغاز شد.(46)
ب ـ مراحل جنگ دوم :
جنگ دوم ايران و روس به مدت 5/1 سال طول كشيد و داراى سه مرحله جدا بود.مـرحـله اول ـ اعـلام جهاد و پيروزى ايران : روسها با استفاده از ابهامهاى صلح گلستان به سر حدات ايران تجاوز كرده ، به آزار مردم مسلمان پرداختند. مردم ايران و شهرهاى تصرف شده كه از ايـن وضـع خـيـلى نـگـران بـودنـد و شـاه و دربـاريـان را نـيـز از حل آن عاجز مى ديدند، به روحانيون و عُلما كه هميشه در لحظه هاى سخت پشتيبان مردم بوده اند، مـتـوسـل شـدند. به همين علت آقاى سيد محمد طباطبايى مجتهد كه از علماى شيعه در كربلا بود، حـوزه درس را تـعطيل كرده ، به ايران آمد و به اتفاق مراجع بزرگ ، حكم جهاد عليه روسيه را صادر كردند.(47) جـنـگ حـالت حـمـاسـى و مـقـدس بـه خـود گـرفـت و بـا شـركـت عـلمـاى طـراز اوّل ايران در آن ، شور و شوق وصف ناپذيرى پيدا كرد. مردم شهرهاى اشغالى نيز با فتواى عـلمـا قـيام كردند. مبارزه جهادى با روسها باعث شدكه در كمتر از حدود دو ماه ، همه جبهه هاى جنگ شـاهـد پـيـروزى سـپـاهـيـان اسـلام شـود. اغـلب نـاحـيه ها و شهرهاى ايران كه به موجب عهدنامه گـلسـتـان از ايـران جـدا شـده بود، دوباره به آغوش كشورمان بازگشت . همه رزمندگان كه از سـراسـر كـشـور جـهت رهايى مردم مسلمان دربند حركت كرده بودند، به رهبرى علما و فرماندهان خود يك هدف را دنبال مى كردند و آن شكست دشمن متجاوز و پيروزى اسلام بود.(48) مـرحـله دوم ـ ركـود و شـكـسـت : حـركـت سـراسـرى مـردم در مـرحـله اوّل جـنـگ كه با فتواى عُلما و مراجع بزرگ و تعطيل درس حوزه و حضور در جبهه جنگ و شور و حـال حـمـاسـى كـه داشت ، با فرماندهى و مديريت صحيح مى توانست منجر به پيروزى نهايى ايـران و شـكـسـت كامل روسها شود، امّا حوادثى چند باعث شد كه سردمداران ايران نتوانند از اين موقعيت بى سابقه و استثنايى استفاده كنند. كه به مهمترين موارد آن در اينجا اشاره مى شود.اشـتـبـاهـهـاى عـمـده و غـيـر قـابـل جـبـران عـبـاس مـيـرزا: اشـتـبـاه اوّل وى تاءخير در فتح قلعه استراتژيك و حساس شوشى بود. اين اشتباه باعث شد كه روسها نيروى زيادى در آنجا متمركز كنند.