تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ضمن اينكه او آنگونه كه على مشركين را از دم تيغ گذرانده افراد زيادى را نكشته بود. بنابراين بر خلاف على دشمنان زيادى نداشت هم از اين رو مصلحت ايجاب مى نمود كه ابوبكر به مقام خلافت برسد و على گوشه نشين گردد.گروه زيادى از زيديه و معتزله از اين نقطه نظر طرفدارى مى نمودند و ضمن اعتراف به افضل بودن على خلافت شيخين و در مواردى خلافت عثمان را مشروع مى دانستند. از اين رو شيعه اماميه اين گروه را متهم به محافظه كارى و فدا كردن حق در پاى مصلحت مى نمايد.گروه سوم كه عمدتاً اهل سنت و جماعت و اشعرى مذهبان مى باشند هيچيك از اين توجيهات را قبول ندارند و مى گويند درست است كه على افضل از بقيه اصحاب بود و جايز نيست كه مفضول با وجود افضل امام باشد مگر آنكه او (مفضول) حفظ حوزه بهتر تواند كرد. بايد دانست كه مدار در امر امامت حفظ حوزه اسلام است و چون كسى جامعتر باشد حفظ حوزه را او به امامت احق است اگر چه ديگر شرايط در ديگران اقوى و اتم باشد.6 3ـ عصمت : يكى از مسائلى كه بنوعى در رابطه با مسئله امامت قرار گرفته و باعث اختلاف وجدائى (حداقل در بعد عقيدتى) مسلمين شده است اعتقاد به مسئله عصمت است.عصمت (از نظر شيعه كه طرفدار اين نظريه است) يعنى عدم قدرت بر معصيت7. نه بدين معنى كه ساخت و ارگانيزم بدن امام طورى طراحى شده كه او توان انجام معصيت ندارد بلكه به اين معنى كه او در اثر تقوى و مبارزه با نفس به مرحله اى مى رسد كه مرتكب خطا و اشتباه نمى شود. البته در اين رهگذر تائيدات الهى نيز نقش مهمى دارد8.از نظر شيعه همانگونه كه پيامبر بايد معصوم باشد امام نيز بايد مصون از گناه و اشتباه باشد. در حالى كه ساير فرق اسلامى در مسئله امامت عصمت را شرط قرار نمى دهند و خليفه را نيز همچون ساير مردم جايز الخطا مى دانند. ادله شيعه در اثبات مدعايش بسيار است در اينجا به اختصار به دو مورد اشاره مى شود:اگر امام جامعه كسى باشد كه خود مرتكب گناه يا خطا و اشتباه شود طبيعتاً او نيز همچون ديگران نيازمند فردى است كه او را امر به معروف كرده و از منكرات باز دارد. به تعبير ديگر خود نيازمند امام است. اگر امام اخير نيز گرفتار گناه و اشتباه گردد او نيز نيازمند امام ديگرى مى شود و اين روند ادامه يافته تسلسل بوجود مىآيد. و تسلسل نيز باطل است. بنابراين امام بايد كسى باشد كه مصون از گناه خطا و اشتباه بوده يعنى معصوم باشد 9.همچنين اگر امام كسى باشد كه گرفتار گناه و اشتباه شود طبيعتاً دائماً از سوى ديگران مورد سئوال قرار گرفته و مواخذه مى شود و در نتيجه قداست رهبر كه لازمه خوب اداره كردن جامعه است از بين مى رود.اجتماع گرفتار پراكندگى و تشنج و تشتت مى گردد. بى اعتبار شدن و از چشم مردم افتادن رهبر بزرگترين آفتى است كه جامعه را تهديد مى كند. بنابراين رهبر و امام جامعه بايد كسى باشد كه گرفتار گناه و اشتباه نشده يعنى معصوم باشد10. بر اين اساس شيعه و على الخصوص شيعه اماميه اثنى عشريه معتقدند كه نه تنها انبياء الهى از معصيت و از ارتكاب گناه مصون اند و نه پيش از نبوت و نه بعد از آن نه به عمد و نه به سهو و نسيان مرتكب معصيت نمى شوند بلكه ائمه نيز از گناه معصوم مى باشند. زيرا نگهبانان شريعت و دينند و پاسدار عدل