تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ علم کلام و مذاهب اسلامی - نسخه متنی

دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دانند.

نظر اهل سنت را مى توان در موارد زير خلاصه كرد.

اجماع مسلمانان بر امامت يك فرد: همانگونه كه براى تعيين خليفه نخست به آراء عمومى مراجعه شد و مردم مستقيماً اقدام به تعيين خليفه كردند16. و همچنين در مورد خليفه چهارم كه با هجوم مردم به اين سمت برگزيده شد مى توان به تناسب شرائط زمانى و مكانى به مردم رجوع نمود و از آنان خواست تا خليفه پيامبر و امام خود را برگزينند.

شوراى اهل حل و عقد: يكى ديگر از راههاى تعيين خليفه مراجعه به شوراى اهل حل و عقد است بدين معنى كه جمعى از فضلا و زعماى قوم برگزيده شوند (توسط خليفه قبلى يا مردم) تا سرنوشت رهبرى جامعه را تعيين نمايند آنچنانكه در مورد عثمان يعنى خليفه سوم روى داد شورائى مركب از شش نفر از جانب خليفه دوم ماءمور تعيين خليفه شدند كه در نهايت رهبرى جامعه و خلافت رسول الله (ص) را به عثمان محول نمودند چرا كه او تعهد نمود كه به كتاب خدا و سنت رسول الله (ص) و سيره شيخين عمل نمايد و على از قبول آخرين شرط سرباز زد.

ج ـ نص خليفه قيلى: يكى ديگر از روشهاى تعيين رهبر مشخص شدن او از جانب خليفه قبلى است چنانكه در مورد عمر روى داد و ابوبكر براساس عهدنامه اى كه توسط عثمان تنظيم گرديد عمر را به سمت خلافت مسلمين پس از خود منصوب نمود17.اين روش در طى سالهاى حكومت بنى اميه و بنى عباس دائماً مورد استفاده قرار گرفت.

حتى معاويه ابن ابى سفيان يكى از دلايل حقانيتش براى انتقال خلافت به فرزندش يزيد را همين نحوه انتخاب مى دانست. به انتصاب خليفه دوم از جانب خليفه اول استناد مى كرد.

در اواخر نيمه اول قرن اول هجرى انديشه هاى كلامى ديگرى هم مطرح شدند كه در اوائل نيمه دوم اين قرن توسعه و گسترش يافتند. مهمترين اين مباحث دو بحث ((مرتكب كبيره)) و ((جبر و اختيار)) است كه اين هر دون بحث كلامى ريشه در مسائل سياسى دارند. در سطور آينده سعى شده است در حد امكان تاريخچه شكل گيرى اين موضوعات روشن شود.


1- ملل و نحل ج 1 ص 13.

2- توضيح بيشتر اين مطلب بعداً خواهد آمد.

3- منظور از اين مطلب كه وجوب امام سمعى است اين است كه گروهى معتقدند كه وجوب نصب امام در شرح به اجماع صحابه و تابعان معلوم شده است زيرا اصحاب پيامبر (ص) هنگام وفات وى به بيعت كردن با ابوبكر مبادرت ورزيدند. و همچنين در تمام اعصار پس از وى اين شيوه را مجرى داشتند.

4- تاريخ شيعه و فرقه هاى اسلام تا قرن چهارم دكتر محمد جواد مشكور انتشارات اشراقى ص 51.

_5 در اين زمينه در كتب مختلف شيعه بحثهاى جامعى شده است از جمله رجوع شود به شرح باب حادى عشر ـ الفين علامه ـ تمهيد الاصول شيخ طوسى و...

_6 فضل الدين روزبهان الاصفهانى سلوك الملوك چاپ هند 1966 ص 35.

_7 كشف المراد علامه ص 217.

_8 شهيد مرتضى مطهرى وحى و نبوت ص 11.

_9 شرح باب حادى عشر ص 177 و ساير كتب كلامى.

_10 شرح باب حادى عشر ص 177 و ساير كتب كلامى.

_11 اين حديث نمى تواند چندان مورد اعتماد بوده و اعتبار داشته باشد. چرا كه با آيات صريح قرآن و احاديث رسول اكرم (ص) و حتى با گفتار خلفاى بعدى مخالف و مغاير است مثلاً قرآن مجيد مى فرمايد: ((يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و اثنى و جعلنا كم شعوباً و قبائل لتعارفون اكرمكم عندالله اتقيكم)) همچنين پيامبر اكرم در موارد متعدد برترىطلبى هاى قومى و نژادى را محكوم كرده و اصالت را به تقوى مى دهند. براساس احاديث نبوى بين سياه و سفيد تفاوتى وجود ندارد مگر به تقوى خطبه رسول الله در حجةالوداع موئيد اين واقعيت است. همچنين اين حديث با روش و سيره و گفتار خلفاى بعدى نيز منافات دارد براساس تواريخ معتبر خليفه دوم بارها گفته بود كه اگر سالم غلام حديفه زنده بود هر آينه او را به خلافت برمى گزيدم. منطقى به نظر نمى رسد كه خليفه دوم اگر اين سخن ((الائمه من قريش)) اصالتى مى داشت به همين زودى آن را فراموش مى كرد.

_12 سلوك الملوك ص 33.

_13 بغدادى عبدالقاهر الفرق بين الفرق ص 69.

_14 الفرق بين الفرق ص 41 و ساير منابع تاريخى.

_15 براساس اخبارى كه از رسول اكرم (ص) رسيده خلفا پس از خود را دوازده تن و دوره خلافتشان را تا قيامت دانسته است اين اخبار را بخارى مسلم ابوداود احمدبن حنبل حاكم ابونعيم و ابن حجر و سيوطى و... نقل كرده اند از جمله ابوداود و در سنن ج 2 ص207 اين حديث را از جابربن سمره نقل كرده كه گفت سمعت رسول الله (ص) يقول لايذال هذا الدين عزيزاً الى اثنى عشر خليفه... كلهم من قريش.

_16 ذكر اين نكته ضرورى به نظر مى رسد كه بيعت با ابوبكر در سقيفه را نمى توان رجوع به آراء عمومى تلقى نمود بهتر است آن را نوعى مراجعه به اهل حل و عقد دانست. چرا كه در سقيفه هر چند گروههائى از مردم حضور داشتند ليكن روند امور طورى طراحى شده بود كه چند فرد خاص گرداننده و هدايت كننده جريان بيعت بودند و مردم نقش چندانى نداشتند. اما هجوم مردم به خانه على ابن ابيطالب را شايد بتوان مصداقى بر اين مدعا دانست.

_17 ابن قيبه دينورى الامامه و السياسه با تصحيح دكتر طه محمد الزينى مصر انتشارات موسسه الجلى ص 24.





/ 218