بیشترلیست موضوعات كلياتى درباره قرآن نام هاى قرآن اوصاف قرآن سوره محكم و متشابه نسخ تاءويل معناى تاءويل تاءويل قرآن فصل دوم
ويژگى هاى قرآن اعجاز وجوه اعجاز قرآن كريم جهانى و همگانى بودن جاودانگى جامعيّت مصونيت از تحريف فصل سوم
نزول قرآن كيفيت وحى نزول دفعى و تدريجى فوايد نزول تدريجى كلام خدا فصل چهارم
حقانيت قرآن فصل پنجم
آداب حضور روش هاى مراجعه به قرآن براى تدبّر در آن چند نكته فصل ششم
روش هاى تعليمى و تربيتى قرآن ويژگى هاى داستان هاى قرآنى تمثيل نمونه هايى از مَثَل هاى قرآنى قسم خوردن قسم هاى قرآن بشارت و انذار الگودهى موعظه و نصيحت طرح سؤ ال دعوت به براهين عقلى منابع و مآخذ توضیحاتافزودن یادداشت جدید
ظُلم به سوى نور، هدايت و سعادت رهنمون شود. دراين كتاب ، روش هاى گـونـاگـون تـعـليـم و تـربـيت به كار گرفته شده تا هم حقايق و پيام هاى حياتبخش آن به گوش دل جهانيان برسد و هم در عمق جانشان نفوذ كند و آنان را بپروراند و تربيت كند. در اين فصل ، به بررسى اين روش ها مى پردازيم :قصه گويى داسـتـان سرايى از زمان هاى قديم در بين بشر رايج بوده و انسان ها با علاقه تمام ، قصه ها را شـنـيـده و سـيـنـه بـه سـيـنـه و نـسـل بـه نـسـل ، بـه انـسـان هـاى پـس از خـود انـتقال داده اند. اثر سحرآميز قصه بر شنونده و حتى بر گوينده آن بر كسى پوشيده نيست . ايـن جـاذبـه سـبـب شده كه افراد فراوانى را به سوى خود جذب كند تا جايى كه بازار قصه سـازان خـيـالى نيز رونق گرفته و در اين زمينه ، آثار و كتاب هاى فراوانى از گذشتگان بر جـاى مـانـده اسـت . اسـتـقـبـال انـسان ها از شنيدن قصه ، اختصاص به گروه خاصى ندارد و همه افـراد جـامـعـه از مـرد و زن و خـُرد و كـلان را در بـرگـرفـتـه و هـمـگـان را بـه خـود مـشـغـول سـاخته است . جاذبه داستان ها تنها در پر كردن وقت و سرگرمى نيست ، بلكه فوايد ديگرى نيز دارد كه به اهمّ آن ها اشاره مى شود:1 ـ آنـچـه بـه وسيله تجربه ثابت شده و روان شناسى نيز آن را تاءييد مى كند، اين است كه پـنـد و اندرز غير مستقيم اثر بيش ترى نسبت به پند و اندرز مستقيم دارد؛ اگر عيوب كسى به طـور غـيـر مـسـتقيم به او تفهيم شود و يا به طور غير مستقيم راه و رسم زندگى به او ياد داده شود، بدون شك ، اثرپذيرى آن بيش تر است . هنر داستان نيز در همين زمينه است ؛ زيرا داستان بـا تـحـسين يا تقبيح قهرمانان به طور غير مستقيم ، خواننده را به خوبى ها دعوت مى كند و از زشتى ها باز مى دارد.2 ـ يـكـى از عـوامـل مـهـم بـه يـاد مـانـدن مـطـلب در ذهـن انـسـان ، مـشتمل بودن آن بر داستان يا مثال است . انسان گاهى مطلبى را كه حاوى داستان يا مثالى بوده و در زمـان كـودكـى شـنـيـده تا آخر عمر در ذهن خويش نگه مى دارد، درحالى كه مطالب خطابى ، علمى و فلسفى فراوانى را پس از مدت كوتاهى به فراموشى مى سپرد.3 ـ انـسان ها به طور آگاهانه و يا ناخودآگاه به قهرمانان گرايش دارند، آن ها سعى مى كنند در زنـدگـى و راه و روش خـود، در بـرخـوردهـا و واكـنـش ها و حتى در حركات ظاهرى ، كسانى را الگـوى خـويـش قـرار دهـنـد و اعـمـال و رفـتـار خـود را مـطـابـق اعـمـال و رفـتـار آنـان انـجـام دهـنـد. در مـواردى نيز كه در شناخت الگوى مناسب ناتوان باشند، مـوجـوداتـى پست و بى ارزش را الگوى خود مى شمارند و كمالات كاذبى را در اوهام خويش مى سازند و به آنان نسبت مى دهند.ايـن عـمـل (قـهـرمـان سـازى ) در قـصـه هـا بـيـش تـر مـيـسـّر اسـت . بـه هـمـيـن دليـل ، در بـيـش تـر داستان ها، وجود قهرمان ، چه از نوع خوب و چه از نوع بد، نقش اصلى را ايفا مى كند.4 ـ داسـتـان بـراى هـمـه افـراد جـامعه مفيد است ، برخلاف برهان عقلى و مطالب علمى كه افراد خاصى را مخاطب قرار داده و مورد استفاده آنان قرار مى گيرد.قـرآن مجيد به همه مزاياى داستانى توجه داشته و نقش تربيتى آن را در زندگى بشر ناديده نـگـرفـتـه اسـت . ايـن كـتـاب آسـمانى خود به بيان قصه هاى گذشتگان پرداخته و در برخى مـوارد، معارف الهى و جهان بينى خود را در ضمن داستان ها بيان كرده است . اما آنچه داستان هاى قـرآنـى را از ديـگر داستان ها متمايز ساخته ، وجود ويژگى هاى خاصى است كه به برخى از آن ها اشاره مى كنيم :
ويژگى هاى داستان هاى قرآنى
1 ـ هـدفـدار بـودن : هـدف قـرآن كـريـم در بـيـان داسـتـان هـا، تـنـهـا نـقـل تـاريـخ و بـه تـصـويـر كـشـيـدن زنـدگـى قـهـرمـانـان نـيـسـت ، بـلكـه مـى خـواهـد بـا نـقـل فـرازهـاى