اسـلامـى قـرار گـرفـت و مـوضـوع مشروعيت نواختن آهنگ به همراه سرودهاى مذهبى ، انقلابى ، حماسى ،
عرفانى ، تربيتى و... به قصد امور سازنده مورد سؤ ال واقع شد. در اين جهت ، مساءله خريد و فروش اين
ابزار، تعليم و تعلّم موسيقى ، اسـتـمـاع آهـنـگ هـاى صـدا و سـيـمـا، تـمـاشـاى فـيـلم و
نـمـايـشـنـامـه و مـسـائلى از ايـن قـبـيـل مـورد پرسش قرار گرفت و... بدين ترتيب راديو و تلويزيون
، موسيقى و... به صورت يك معضل اجتماعى در نظام اسلامى رخ نمود و نياز به چاره انديشى داشت .اظـهـارنـظـر در اين گونه مسائل ـ كه كمتر كسى جراءت سخن گفتن درباره آن ها را داشت ـ شـجـاعـت و
شـهـامـت امـام راحـل (ره) را مـى طـلبـيـد كـه وارد مـيـدان شـود و ايـن مـعـضـل نظام اسلامى را حلّ
كند. حضرت امام (ره) نيز با شجاعتى بى نظير و بدون واهمه از تـهـمـت هـاى متحجّران و مقدّس مآبان به
شبهات گوناگونى كه دراين زمينه مطرح شده بود، پاسخ گفت .در زير به خلاصه اى از پاسخ هاى ايشان در اين زمينه اشاره مى كنيم :1 ـ موسيقى مطرب حرام است .2 ـ شنيدن صداهاى مشكوك مانع ندارد.3 ـ يـادگـيـرى و يـاددادن مـوسـيـقـى هـم حـكـم اصـل را دارد [يـعـنـى اگـر اصـل مـوسـيـقـى ،
مـطـرب بـاشـد تعليم و تعلّم آن حرام خواهد بود، ولى در غير مطرب و همچنين در صداهاى مشكوك ، اشكال
ندارد].4 ـ استعمال آلات لهو [ابزارى كه فقط براى لهو است ] جايز نيست .5 ـ خـريـد و فـروش آلات مـخـتـص بـه لهـو، جـايـزنـيـسـت ، ولى در آلات مـشـتـرك ، اشكال ندارد.6 ـ تـمـاشـاى فـيـلمـى كـه زنـان اجـنـبـى و چـه بـسـا بـى حـجـاب در آن بـازى مـى كنند، اشـكـال
نـدارد؛ بـه شـرطـى كـه : انـسـان ، صـاحـب آن را نـشـناسد، و ريبه و فساد در آن نباشد.(152)
احياى احكام متروك
درتـوضـيـح ايـن ويـژگـى ، مـنـاسـب اسـت ابـتـدا بـه اوضـاع حـوزه هـاى فـقهى گذشته قـبـل ازقـيـام امـام خـمـيـنـى (ره) اشـاره كـوتـاهـى داشـتـه بـاشـيـم ؛ حـوزه هـاى عـلمـيـه ، قـبـل از
قيام حضرت امام (ره) از نظر فرهنگى و اجتماعى وضع نامطلوبى داشت . دورى از صـحنه اجتماع و سياست ،
پرداختن به وظايف فردى ، رشد تك بعدى ، محصور بودن و... از خـصـلت هـاى حـوزه هـاى عـلميه در گذشته
بود. در آن زمان ها درس و بحث ها به ابواب مـخـصـوصـى از فـقـه مـنـحـصـر مـى شـد. حـتـى رسـاله هـاى
عـمـلى جـز مسائل تقليد، طهارت و نجاست ، نماز و روزه ، خمس و زكات و مانند آن چيزى نداشت . قسمت
قـابـل تـوجـهـى از ابـواب فقه و بسيارى از علوم اسلامى مانند فلسفه ، كلام ، تفسير و رجال به
فراموشى سپرده شده بود.از سـوى ديـگـر، حـاكـمـيت رژيم هاى خودكامه و مستبد كه در بيشتر مقاطع تاريخى دامنگير جـوامـع
اسـلامـى بـود، فـرصـت مـنـاسـب عـمـلى را بـراى طـرح مـسـائل فقهى در ابعاد مختلف حكومتى ، قضايى
، حقوقى ، اقتصادى و... فراهم نمى آورد. از ايـن رو، فـقـه از صحنه عملى خارج شد و بسيارى از احكام فقهى
اسلام متروك گرديد، تـا جـايـى كه فقيهان بزرگ نيز طرح آن را بى فايده مى دانستند. حضرت امام (ره) اين
وضع نابسامان را چنين ترسيم كرده است :مـدارس علمى ... را مستقيماً نيامدند مثل دانشگاه تصرف كنند و نتوانستند بكنند، آن ها با همه
سـخـتـيـهـا در دوران رضـا خـان كـه سـخـتـى هـا زيـاد بـود، تـحـمـّل كـردنـد و راه خـودشـان را
ادامه دادند و زمان بعد هم همين طور، لكن ما محصور شده بـوديـم در يـك كـتـاب هـا و در يـك عـقايد
خاصى ، كتاب ها از حيث تعليم و تعلّم غالباً از طـهارت و تجارت و صلات ـ غالباً ـ تجاوز نمى كرد. علوم
قضايى و حدود و ديات و اين ها از علوم غريبه بود، البته مشايخ نوشته اند، همه را مستقصى نوشته اند،
لكن در حوزه هـا از بـاب ايـنـكـه ايـن امـور خـارج بـود از حـيـطـه عمل آن ها، قضاوت دست آن ها
نبود، حدود و ديات و قصاص و اين ها عملى نبود، از اين جهت آن ها مورد بحث واقع نمى شد.(153)
در جاى ديگر با نگاهى به گذشته حوزه هاى فقهى مى فرمايد: