بيان چند نمونه از فتاوا
1 ـ نقاشى و مجسمه سازىتصوير صاحبان روح ، اعم از انسان و حيوان زمانى كه به صورت مجسمه باشد، همچون مـجـسمه هايى كه از سنگ
ها و فلزات و چوب ها و مانند اين ها درست مى كنند، حرام است ؛ اما در نقاشىِ همان تصاوير، احتمال جواز
قوى است هر چند كه احتياط، بيشتر در ترك آن است . ولى تـصـويـر غـيـر صـاحـبـان روح مـانـنـد درخـت
هـا، گل ها و غيره ، اگر چه به صورت مجسمه باشد جايز است و در ميان انواع تصويرگرى اعم از نقّاشى ،
تخطيط، گل دوزى ، حكّاكى و غيره فرقى نيست .هـمـيـن طـور كـه سـاختن مجسمه صاحبان روح حرام است ، كاسبى كردن و گرفتن اجرت به خـاطـر سـاخـتـن
مـجـسـمـه نـيـز، حـرام مـى بـاشـد. امـا دادو سـتـد، نـگـه دارى ، اسـتـعـمـال و تـمـاشاى همه اين
ها؛ حتى مجسمه ها جايز است . بله نگه دارى و حفظ آن ها در خانه مكروه است .(449)
همان طور كه ملاحظه مى شود در اين فتوا حضرت امام (ره) ساختن مجسمه انسان و حيوانات داراى روح را
حرام دانسته است ، ليكن در اواخر عمر شريف خود بحث در اين زمينه را در كنار ديـگر مسائل مستحدثه ذكر
كرده و خواهان نگاهى مجدّد در اين باره شده است .(450) چـه بـسـا حضرت امام (ره) در اواخر عمر گرانمايه
خويش از اين فتوا برگشته و مجسمه سازى را در اين زمان ها جايز شمرده است . اگر قضيه چنين باشد توضيح
مطلب اين است كـه : در زمـان هـاى قـديـم مـجـسـمـه را مـى سـاخـتـنـد و در مـكـانـى خـاص كـه
مـوسـوم به (هـيـاكل) بود قرار مى دادند و از آن طلب يارى مى كردند. كم كم اين كار بالا گرفت و بـه
شـكـل بـت هـايـى مـعروف درآمد و آن را در مقام عبادت ، شريك خدا قرار دادند و اين كار چيزى جز فساد و
انحراف نبوده است . اما امروز مجسمه سازى به عنوان يك فن و هنر مطرح است و ملاك و انگيزه هاى ناپسند و
مذموم در آن وجود ندارد.(451)
2 ـ عكّاسى
تـهـيـه تـصـويـرى كـه در زمـان ما متداول مى باشد و به وسيله ابزارآلات امروزى [مانند دوربـيـن
عـكـاسـى ] گرفته مى شود، جايز است ، بلكه ظاهراً اين نوع عكس ، تصوير [و تصويرگرى ] نيست .(452)
3 ـ موسيقى
حضرت امام (ره) در زمان طاغوت شنيدن و نواختن ، ياد گرفتن و ياد دادن موضوع موسيقى را حرام مى دانست ،
ولى پس از انقلاب و در شرايط حاكميت جمهورى اسلامى عقيده داشت كه مـوسـيـقـى مـطـرب حـرام اسـت و در
مـورد مـوسـيـقـى غـيـرمـطـرب مـى فـرمـود: (اشـكـال نـدارد)؛ و بـراى شـنـيـدن صـداهـاى مـشـكـوك
نـيـز مـنـعـى قـائل نـبـود.(453) البـتـه ايـشـان شـرايـط زمـان و مـكـان را در ايـن مـسـاءله نـيـز
دخيل مى دانست ، به گفته مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى :موسيقى در زمان بنى اميه و بعد از آن به عنوان وسيله اى در توجيه ظلم و يا به صورت اخـتـلاط زن و مـرد
و يـا بـه عـنـوان وسيله لهو و لعب به كار مى رفته است . امروز براى تقويت روحيه مردم براى كار و جنگ و
عرفان به كار مى رود. موسيقى ، همان موسيقى است ، ولى روابط اقتصادى و اجتماعى و سياسى فرق كرده است و
يا فقط يكى از آن ها فرق كرده است .(454)
مـرحـوم حـجـة الاسـلام سـيـد احـمـد خـمـيـنـى نـقـل مـى كـنـد كـه شـبـى عـده اى از عـلمـا منزل
ما دعوت شده بودند و تلويزيون مشغول اجراى برنامه همراه با موسيقى بود. يكى از عـلمـا از امـام (ره)
پـرسـيـد: مـگـر حـضـرت عـالى نـبـوديـد كـه قبل از انقلاب هر نوع موسيقى راديو و تلويزيون را حرام
مى دانستيد؟ چرا اكنون بسيارى را حلال مى دانيد. امام (ره) فرمود:مـن در آن زمـان طـاغـوت حـتـى اخـبـار راديـو و تـلويـزيـون را اشـكـال مـى دانـستم و اكنون بر
همان نظريه هستم و اگر اين آهنگ ها باز هم در شرايط آن زمـان اجـرا گـردد آن را حـرام مـى دانـم ،
هـمـچـنان كه هم اكنون اگر اين آهنگ ها در [شرايط مكانى ] عربستان پخش شود آن را نيز حرام مى دانم .(455)
ايـن گـونـه نـيـسـت كـه حـضـرت امـام (ره) بـرخـى از حـلال ها را حرام و برخى حرام ها را حلال كرده
باشد. بلكه ايشان در جهت گيرى فقهى و صدور فتوا شرايط زمان و مكان را مدنظر داشته است .