2 ـ بـا تـوجـه بـه ايـنكه (شيعه بودن) از جمله شرايط امام جماعت است . بر اين اساس سـؤ ال شـده :بـعـضـى از برادران دانشجو در خارج از كشور با استناد به اين مساءله در مـسـاجـد و جـمـاعـات
مـسـلمـانـان شـركـت نـمـى كـنـنـد و ايـن عمل آن ها موجب بدبينى ديگر مسلمانان نسبت به ما شده است
، آيا اين كار شرعاً صحيح است يا نه ؟
امام (ره) مى فرمايد:اگـر شـركـت نـكـردن در نـمـاز آنـان مـوجـب بـدبـيـنـى اسـت ، شـركـت كنند و با آن ها نماز
بخوانند.(418)
3 ـ در مـورد تـبـعـيـت حـجـّاج شـيـعـه از حـكـم اعـلام اوّل مـاه ذيـحـجـّه از طـرف عـلمـاى اهل
سنّت ، مى فرمايد:اگـر اوّل مـاه ذيـحـجـّه نـزد عـلمـاى اهـل سـنـّت ثـابـت شـد و حـكـم كـردنـد بـه اول مـاه ، بايد
حجّاج شيعه از آن ها تبعيت كنند و روزى را كه ساير مسلمين به عرفات مى روند آن ها نيز بروند و حجّ آن
ها صحيح است .(419)
4 ـ در مـورد كـيـفـيـت انـجـام طـواف و تـبـعـيـّت از حـكـم قـضـات اهل سنّت پيرامون وقوف در عرفات
و مشعر مى فرمايد:طـواف را بـه نـحو متعارف كه همه حجّاج به جا مى آورند، به جا آورند و از كارهايى كه اشـخاص جاهل مى
كنند احتراز شود و مطلقاً از كارهايى كه موجب وهن مذهب است ، بايد احتراز شـود. در وقـوفـيـن ،
متعابعت از حكم قضات اهل سنّت لازم و مجزى است ، اگر چه قطع به خلاف داشته باشيد.(420)
5 ـ دربـاره شـركـت در نـمـاز جـمـاعـت و انـجـام اعـمـال عـبـادى طـبـق مـذهـب اهل سنّت مى فرمايد:خـارج شـدن از مـسـجـدالحـرام يـا مسجد مدينه به هنگام شروع نماز جماعت جايز نيست و بر شيعيان واجب
است كه با آنان نماز جماعت بخوانند.بـراى شـركـت در جـمـاعت اهل سنّت ، چنانچه شخص براى تقيه مطابق آن ها وضو بگيرد و دسـت بـسـتـه
نـمـاز بـخـوانـد و پـيـشـانـى بر فرش بگذارد، نمازش صحيح است و اعاده ندارد.(421)
6 ـ در مورد مُهر گذاشتن در هنگام سجده ، در مسجدالحرام و مسجدالنبى (ص) مى فرمايد:در مـسـجـد الحـرام و مـسـجد رسول اللّه مُهر گذاشتن و سجده كردن بر آن حرام است و نماز اشكال پيدا
مى كند.(422)
7 ـ درباره اذان مى فرمايد:گـفـتن (اَشْهَدُ اءَنَّ عَلِيّاً وَلِىُّ اللّهِ) جزو اذان و اقامه نيست و در جايى كه خلاف تقيه است
گفتن آن حرام است و نبايد بگويد.(423)
حجّ ابراهيمى
بـدون تـرديـد، يكى از مهم ترين دستاوردهاى نهضت امام خمينى (ره) احياى حج ابراهيمى ـ محمدى (ص) است .حج كه تجلّى گاه عظمت و اقتدار پيروان دين حنيف ، مظهر وحدت و اخوت اسـلامـى ، كـانـونيـكـتـاپـرسـتـى و مـركـز فـرياد برائت از شرك و بت پرستى است ، درطـول قـرن هـا بـه وسـيـله
حـكـومـت هـاى سـتـمـگـر، بـويـژه حـاكـمـيـت وهـّابـى هـا در سال هاى اخير و... روح حقيقى خود را از
دست داده ، از مسير اصلى خود منحرف گشته بود.مـجـاهـدت هـاى طـاقـت فـرسـا و بـيـدارگـرى هاى مستمر حضرت امام (ره) حج را از غربت و مـهـجـوريت
درآورده ، به سوى حج ابراهيمى ـ محمدى (ص) سوق داد و به آن حيات دوباره بخشيد، امام (ره) مى فرمايد:حج ابراهيمى ـ محمدى (ص) سال هاست غريب و مهجور است ، هم از جهات معنوى و عرفانى و هـم از جهات سياسى و
اجتماعى و حجاج عزيز تمامى كشورهاى اسلامى بايد بيت خدا را در همه ابعادش از اين غربت درآورند...(424)
امـام خـمـيـنـى (ره) بـا اتـكـا بـه خـداونـد مـتـعـال ، تـوسـل بـه اهـل بـيـت عـصـمـت و طهارت (ع)
ابهت دو قدرت شرق و غرب را در هم شكست و معناى (قِياماً لِلنـّاسِ)(425) بـودن كعبه و حج و حقيقت برائت