وجود اين ، با امتحان كتبى و شفاهى ـ كه مـرتـّب از شـاگـردان درس فـلسـفـه خـود بـه عـمـل مـى آورد
ـ شـاگـردان را كنترل مى كرد و اگر فردى شايستگى آموختن اين علم را نداشت از شركت او در مجلس درس
جـلوگـيـرى مـى نمود. چه بسا اتفاق مى افتاد كه مى ديد در مجلس درس ، افراد ناباب و كـم جـنبه شركت
جسته اند كه ممكن است به انحراف و گمراهى كشيده شوند، از درس گفتن خـوددارى مى ورزيد و از مجلس درس
خارج مى شد، ضمناً همزمان با تدريس فلسفه براى افـراد شـايـسـتـه و مـورد اعـتـمـاد به طور خصوصى و
سرّى ، بحثى از علوم عرفان نيز شروع كرد.)(16)
گـفـتـنـى اسـت كـه در دوران جـوانـى حـضرت امام (ره) ، وضعيت فلسفه در حوزه هاى علميه بـسـيـار
نـامـطـلوب بود، به طورى كه اگر كسى فلسفه مى خواند، يا تدريس مى كرد، مـورد تـكـفير افراد متحجّر و
مقدّس نما قرار مى گرفت . امام در ترسيم وضعيت فلسفه در آن دوران مى فرمايد:
وضـع فـلسفه هم به صورت امروز نبود، آقاى شاه آبادى (ره) مى گفت : مرحوم آقاميرزا على اكبر يزدى كه
يكى از فلاسفه بزرگ و مردى عالم و صادق و پرهيزكار بود، وقتى فـوت كـرد شـخـصـى بـراى تـعـريـف از او
در مـنـبـر گـفـت : خـودم ديـدم كـه او قـرآن مـى خواند!(17)
در جاى ديگر مى فرمايد:
مـا كـه آمـديـم قـم ، مـرحـوم آقـا مـيـرزا عـلى اكـبر حكيم ـ خدا رحمتش كند ـ در قم بود [و به
تـدريـس فلسفه مى پرداخت ] وقتى كه حوزه علميه قم تاءسيس شد يكى از مقدسين ـ آن هم خدا رحمتش كند ـ
گفته بود: ببين اسلام به كجا رسيده است كه درِ خانه آقا ميرزا على اكبر باز شد!(18)
امـام (ره) در چـنـيـن مـوقـعيتى احساس وظيفه كرده ، براى مبارزه با تحجّرگرايى و افكار پـوچ و
جـريـانـات مخالف دين ، دست به كار تدريس فلسفه شد. فلسفه ايشان فلسفه صـدرالمـتـاءلّهـيـن (ره) (19)
بـود كـه حـدود بـيـسـت سال آن را تدريس مى كرد.(20)
مـرحـوم حـاج سـيد احمد خمينى درباره اوضاع نابسامان فلسفه در حوزه علميه قم و احساس وظيفه امام (ره)
در شكستن جوّ فلسفه زدايى مى فرمايد:
مـتـحـجـّريـن شـرايـط را جـورى مهيّا ساختند كه وقتى مى خواستند كتاب منظومه را از جايى بـلند
كنند از اَنْبُر استفاده مى كردند و لمس كردن آن را نجس مى دانستند، يا فرضاً اگر كسى فلسفه مى خواند
او را بى دين مى دانستند. امام شكستن جوّ متحجّر را در درون حوزه قم قدم اوّل مبارزه تشخيص
دادند.)(21)
حـوزه درسى فلسفه امام تا زمان آمدن حضرت آية ا... بروجردى (ره) به قم ادامه داشت و از مهم ترين
شاگردان اين حوزه درسى استاد شهيد مرتضى مطهرى بود.
2 ـ درس اخلاق
بـه دنـبـال آغـاز تدريس فلسفه و عرفان ، حوزه درس اخلاق حضرت امام (ره) نيز برپا گـرديـد. ايـشـان
مـسـائل مـعـنـوى ، روحـانى و شيوه تهذيب و تزكيه نفس را از روى كتاب (منازل السائرين) (22) بيان مى
كرد. اين حوزه درسى در آغاز، بسيار محدود بود و تـنـهـا عـده اى از افـراد شـايسته و مورد اعتماد مى
توانستند در آن شركت كنند، ولى به تـدريـج دامـنه آن توسعه يافت و علاقمندان آن رو به فزونى نهاد، به
طورى كه علاوه بـر طـلبه ها، صدهانفر از كسبه ، كارگر و بازاريان نيز در آن شركت جسته ، از جذبه هـاى
روحـانـى و مـعـنـوى امـام (ره) كسب فيض مى كردند. آوازه اين حوزه درسى كم كم بالا گرفت و از هفته اى
يك روز به دو روز در هفته افزايش يافت .
ايـن جـلسـات در (مـدرسـه فـيـضـيه) برقرار مى شد، ولى بعدها بر اثر مخالفت ها و كـارشـكـنى هاى
عمّال رژيم رضاخان ، محلّ آن به (مدرسه حاج ملاّ صادق) ـ كه در منطقه دور دسـت شـهـر قـرار داشـت ـ
مـنـتـقـل شـد و پـس از سـقـوط رژيم رضا خان و تبعيدش به (جزيره موريس) بار ديگر به مدرسه فيضيه
بازگشت .(23)
حوزه درس اخلاق امام (ره) بسيار پرجاذبه ، با نشاط و هيجان انگيز بود و به قدرى در روح و روان حـضـّار
تـاءثير مى گذاشت كه گاهى اغلب آنها در حين درس و شنيدن سخنان امـام (ره) زار زار مـى گـريـستند.
تاءثير درس تا مدّت ها بر روح شنوندگان باقى مى ماند و آنها را دگرگون مى ساخت و مباحث مطرح شده در آن