احكام اموات - منتخب الأحکام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

منتخب الأحکام - نسخه متنی

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احكام اموات

(مسئله 114) غسل و كفن و نماز و دفن مسلمان، بر هر مكلّفى واجب است و اگر بعضى

انجام دهند، از ديگران ساقط مى شود و چنانچه هيچ كس انجام ندهد، همه معصيت كرده

اند.

(مسئله 115) براى غسل و كفن و نماز و دفن ميّت، بايد از ولىّ او اجازه بگيرند و

اذن فحوى و رضايت او كافى است.

احكام غسل ميّت



(مسئله 116) واجب است ميّت را سه غسل بدهند:

اول، با آبى كه با «سدر» مخلوط باشد: دوم، با آبى كه با «كافور» مخلوط باشد:

سوم، با آب خالص.

(مسئله 117) كسى كه ميّت را غسل مى دهد، بايد مسلمان دوازده امامى و عاقل و بالغ

باشد و مسائل غسل را هم بداند.

(مسئله 118) بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد و يا اينكه قبل از چهار

ماهگى خلقتش كامل شده، بايد غسل بدهند، و اگر چهار ماه كمتر دارد و خلقتش كامل

نشده، بايد در پارچه اى بپيچند و بدون غسل، دفن كنند.

(مسئله 119) غسل ميّت، مثل غسل جنابت است و احتياط واجب آن است كه تا غسل ترتيبى

ممكن است، ميّت را غسل ارتماسى ندهند، و احتياط مستحب آن است كه در غسل ترتيبى، هر

يك از سه قسمت بدن را در آب فرو نبرند بلكه آب را روى آن بريزند. ناگفته نماند كه

عمده در غسل ميّت، تحقّق غسل به نحو مذكور است با قصد قربت و لازم نيست كه حتماً با

دست و بدون واسطه باشد: بلكه اگر به وسيله دستگاهى خودكار كه در اختيار غسل دهنده

باشد، آبها به بدن ميّت برسد، غسل صحيح است، هر چند دستگاه با فشار دادن دكمه و

روشن كردن كليد، آب را بريزد و ميّت را از اين پهلو به آن پهلو بخواباند و همان

دستگاه هم آبها را با سدر و كافور مخلوط نمايد. به هر حال، عمده، تحقّق سه غسل

جداگانه است كه با نيّت قربت انجام گيرد و راه و وسيله تحقّق، دخيل در صحّت غسل

نيست: بلكه اگر با دستگاههاى خودكار، رعايت نظافت بيشتر براى غسل دهنده، بلكه ميّت

بشود، اولى و بهتر است. چگونه چنين نباشد و حال آنكه در روايت صحيح از امام

صادق(عليه السلام) است كه: «من دوست مى دارم كسى كه ميّت را غسل مى دهد در هنگام

غسل دادن، پارچه اى را به دور دست خود بپيچد».[5]



احكام كفن ميّت



(مسئله 120) ميّت مسلمان را بايد با سه پارچه كه آنها را «لُنگ»، «پيراهن» و

«سرتاسرى» مى گويند، كفن نمايند.

(مسئله 121) لنگ و پيراهن بايد به اندازه اى باشد كه مردم به آن لنگ و پيراهن

بگويند، گرچه بنا بر احتياط مستحب، لُنگ بايد از ناف تا زانو، اطراف بدن را بپوشاند

و بهتر آن است كه از سينه تا روى پا برسد، و همچنين بنا بر احتياط مستحب، پيراهن

بايد از سرِ شانه تا نصف ساق پا، تمام بدن را بپوشاند و درازى سرتاسرى بايد به قدرى

باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد، و پهناى آن بايد به اندازه اى باشد كه يك طرف آن

روى طرف ديگر بيايد.

(مسئله 122) مستحبّ است كه انسان، كفن خود را تهيّه نمايد و تهيّه آن، در افزايش

عمر مؤثّر است: كما اينكه مستحبّ است مخارج ترحيم و ايّام ثلاث خود را هم تهيّه

نمايد: امّا بايد از پول حلال و خمس داده شده باشد.

احكام حُنوط



(مسئله 123) بعد از غسل، واجب است ميّت را حنوط كنند، يعنى به پيشانى و كف دستها

و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بمالند، و مستحبّ است به سر بينى

ميّت هم كافور بمالند و بايد كافورِ ساييده و تازه باشد و اگر به واسطه كهنه بودن،

عطر آن از بين رفته باشد، كافى نيست.

احكام نماز ميّت



(مسئله 124) نماز خواندن بر ميّت مسلمان، اگرچه بچه باشد، واجب است: ولى بايد

پدر و مادر آن بچه يا يكى از آنان، مسلمان باشند و شش سال بچه تمام شده باشد.

(مسئله 125) نماز ميّت بايد بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود، و اگر

پيش از اينها، يا در بين اينها بخوانند، اگرچه از روى فراموشى يا ندانستن مسئله

باشد، كافى نيست.

(س 126) در نماز ميّت، اگر كسى نتواند ادعيه را به عربى بگويد، آيا مى تواند

تنها به پنج تكبير اكتفا كند؟ اگر قادر بر عربى خواندن ادعيه باشد، آيا اكتفا به

پنج تكبير جايز است؟



ج ـ اگر كسى پيدا شود كه ادعيه را به فارسى (يعنى ترجمه آن را) بخواند، بايد به

همان نحو نماز ميّت خوانده شود، وگرنه همان تكبيرات را بگويند، و در هر حال، بنا بر

احتياط واجب، بعد از دفن، هر زمان كسى پيدا شد كه بتواند نماز ميّت را صحيح بخواند،

بايد نماز بر قبر ميّت خوانده شود.[6] 18/8/74



احكام دفن



(مسئله 127) واجب است ميّت را طورى در زمين دفن كنند كه بوى او بيرون نيايد و

درندگان هم نتوانند بدنش را بيرون آورند: و در صورتى كه ترس درندگان وجود نداشته

باشد (كه بدن او را از خاك بيرون آورند) و يا احتمال اذيّت شدن انسانها از بوى ميّت

در بين نباشد، اقوى كفايتِ تنها عنوان دفن در زمين است، اگرچه احتياط مستحب آن است

كه گودى قبر به همان اندازه مذكور در بالا باشد، و اگر ترس آن باشد كه جانور، بدن

او را بيرون آورد، بايد قبر را با آجر و مانند آن، محكم كنند.

(مسئله 128) ميّت را بايد در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او

رو به قبله باشد.

نبش قبر



(مسئله 129) نبش قبر مسلمان، يعنى شكافتن قبر او، اگرچه طفل يا ديوانه باشد،

حرام است: ولى اگر بدنش از بين رفته و خاك شده باشد، از حيث نبش قبر، مانعى ندارد.

(مسئله 130) نبش قبر امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا، اگرچه سالها بر آن گذشته

باشد، در صورتى كه زيارتگاه باشد، حرام است: بلكه اگر زيارتگاه هم نباشد، بنا بر

احتياط واجب نبايد آن را نبش كرد.

(س 131) اگر فردى وصيّت كرد كه او را در مكان خاصّى (مثل كربلاى معلاّ) دفن

كنند، ولى الآن انتقال جسد به آن مكان ممكن نباشد، چه بايد كرد؟ آيا مى توان به

صورت امانت جسد را داخل بنايى قرار داد، يا بايد او را در قبر دفن كنند و بعد از

باز شدن راه، قبر را نبش كرده، جسد را منتقل كنند؟



ج ـ در صورتى كه وصيّت كرده باشد و او را دفن كرده باشند، نبش جايز است: ولى اگر

اراده انتقال جسد به مشاهد مشرّفه را دارند، بهتر آن است كه او را در تابوتى

گذارده، تابوت را دفن كنند: زيرا صورت اخير خالى از اشكال يا لااقل داراى كمترين

اشكال است. 9/3/76









/ 161