1. منفعت كسب: 2. معدن: 3. گنج: 4. مال حلال مخلوط به حرام: 5. جواهرى كه به واسطه غوّاصى، در دريا به دست مى آيد: 6. غنيمت جنگ: 7. زمينى كه كافر ذمّى از مسلمان بخرد.1. منفعت كسب (مسئله 322) هرگاه انسان از تجارت يا صنعت يا كسبهاى ديگر، مالى به دست آورد، اگرچه مثلا نماز و روزه ميّتى را به جا آورد و از اجرت آن، مالى تهيّه كند، چنانچه از مخارج سال خود او و خانواده اش زياد بيايد، بايد خمس، يعنى يكِ پنجم آن را به دستورى كه بعداً گفته مى شود، بپردازد.(مسئله 323) اگر به واسطه قناعت كردن و سخت گرفتن، چيزى از مخارج سال انسان زياد بيايد، اداى خمس آن واجب نيست و از مئونه محسوب مى گردد، هر چند احتياط مستحب در اداى آن است. شهيد(قدس سره) در «الدروس» فرموده: «لو أسرف حسب عليه ولو قترّ حسب له».[8] (مسئله 324) اگر چيزى را كه خمس آن داده نشده به كسى ببخشند، يك پنجم آن چيز، مال او نمى شود.(مسئله 325) اگر كسى درخت بيد و چنار و مانند اينها را بكارد، سالى كه موقع فروش آنهاست، اگرچه آنها را نفروشد، بايد خمس آنها را بپردازد: ولى اگر مثلا از شاخه هاى آنْ كه معمولا هر سال مى بُرند، استفاده اى ببرد و به تنهايى يا با منفعتهاى ديگر كسبش ازمخارج سال او زياد بيايد، در آخر هر سال بايد خمس آن را بپردازد.(مسئله 326) مالى را كه انسان براى به دست آوردن فايده خرج مى كند، از فايده كسر مى شود، چون جزو سرمايه مخمّس سال قبل بوده، خمس ندارد.(مسئله 327) آنچه شخص از منافع كسب در بين سال به مصرف خوراك و پوشاك و اثاث و خريد منزل و عروسى و جهيزيّه دختر و زيارت و مانند اينها مى رساند، در صورتى كه از شأن او زياد نباشد و زياده روى هم نكرده باشد، خمس ندارد.(س 328) اين جانب سال قبل در استخدام دولت بودم. لذا مقدارى مابه التفاوت حقوق طلب دارم كه امسال پرداخت خواهد شد، و از طرفى امسال بيكارم و نياز مالى دارم. خواهشمند است، بفرماييد آيا پرداخت خمس اين پولى كه دريافت خواهم كرد، بر من واجب است يا خير؟ ج ـ اين پول جزو درآمد سال وصول است. پس اگر تا آخر سال به مصرف زندگى و هزينه هاى آن نرسد و مازاد بر مئونه باشد، خمس دارد. 21/6/71 (س 329) در صورتى از پول مخمّس، باغ يا ملكى خريدارى شود، چنانچه آن را نفروشند، آيا باز متعلّق خمس است يا خير؟ ج ـ ارتقاى قيمت و سود اضافه بر خريد، جزو ارباح مكاسب است كه اگر مازاد بر مئونه سال باشد، خمس به آن تعلّق مى گيرد. آرى، اگر براى تجارت باشد، قيمت اضافه شده در هر سال، جزو درآمد همان سال است، و اگر براى تجارت نباشد، معيار، زمان فروش است. 14/4/74 (س 330) گاهى به افراد، مبلغى عيدى، تشويقى يا هديه پرداخت مى شود. اگر فرد قناعت كند و سال خمسى اش برسد، چه حكمى دارد؟ ج ـ خمس به هِبه، هديه و عيدى تعلّق نمى گيرد: امّا تشويقى كه به حساب كار است، جزو ارباح مكاسب است و اگر اضافه بر مئونه سال باشد، خمس به آن تعلّق مى گيرد. 11/3/74 (س 331) همسر شخصى كارمند دولت بوده و فوت كرده است و اكنون حقوق وظيفه يا مستمرّى دريافت مى كند. آيا اين حقوق، متعلَّقِ خمس است يا ارث محسوب مى شود؟ و اگر دولت مقدارى بر آن مستمرّى بيفزايد، آيا به آن زيادى (اگر سال بر آن بگذرد) خمس تعلّق مى گيرد؟ ج ـ حقوق وظيفه (چه رسد به مستمرّى جزء) كه به سبب فوت ديگران به انسان مى دهند، متعلّق خمس نيست، و تعلّق نگرفتن خمس به آنچه كه دولت آن را اضافه كرده است، روشن تر و واضح تر از اصل است. 22/8/70 (س 332) اين جانب مبلغى را به عنوان وديعه جهت خريد ماشين سوارى، به حساب يك شركت خودروسازى واريز كرده ام تا در سال آينده آن ماشين را تحويل بگيرم. آيا به اين مبلغ، خمس تعلّق مى گيرد؟ ج ـ اگر مورد احتياج باشد، چون خرج براى مئونه است، خمس ندارد.(س 333) اشخاصى تراكتورى خريده اند و زمينهاى مردم را شخم مى زنند و اجرت مى گيرند، ليكن اجرت دريافتى آنان به اندازه مخارج زندگى است. آيا تراكتور خمس دارد يا نه؟ ج ـ همه آنچه كه از درآمد آنْ براى تأمين معيشت استفاده مى شود، سرمايه است و خمس به آن تعلّق مى گيرد، ولو در پرداخت خمس، به صورت اقساط عمل كند. 24/12/74 (س 334) شخصى خانه اى را با قرض ساخته و مدتى در آن زندگى كرده است: امّا به علّت نداشتن شغل و نياز به سرمايه جهت كسب، خانه را فروخته و اكنون خود، مستأجر است و با پول خانه قرضهاى خود را ادا كرده و با مقدارى از آن، ماشين و اثاث منزل خريده و مابقى را سرمايه كسب قرار داده است، بفرماييد خمس به چه مقدار از مال او تعلّق مى گيرد؟ ج ـ به چيزى از پولِ مثلِ خانه فروشى كه مئونه بوده، تا خانه تهيّه نشده، خمس تعلّق نمى گيرد، حتّى به آنها كه سرمايه شده است. آرى، سود حاصل از آن، جزو درآمد كسبى و ارباح مكاسب است.(س 335) مبلغ يك ميليون تومان پولِ پيش به عنوان قرض الحسنه در اختيار صاحبخانه ام گذاشته ام تا ماهيانه اجاره كمترى براى خانه پرداخت كنم، آيا اين پول خمس دارد يا خير؟ ج ـ پولى كه به صاحبخانه به عنوان قرض الحسنه داده شده، و صاحبخانه هم آن را گرفته تا اجاره كمترى بگيرد، پولِ داده شده، چون مئونه مستأجر است، خمس ندارد، مگر زمانى كه از مئونه و مورد احتياج بودن خارج شود و مازاد بر مئونه سال باشد كه در اين فرض به آن، خمس تعلّق مى گيرد. 15/4/74 (س 336) اگر قيمت خانه مسكونى از زمان خريد بالا برود، آيا به زيادى قيمت، خمس تعلّق مى گيرد يا خير؟ ج ـ قبل از فروش، جزو درآمد و متعلَّقِ خمس نيست، ليكن بعد از فروش، اگر براى مئونه مصرف نشود، يا مورد احتياج براى مئونه نباشد، جزو ارباح مكاسب و مورد تعلّق خمس است. 15/4/74 (س 337) شخصى براى عمره مفرده ثبت نام كرده (درحالى كه رفتن او به عمره قطعى است و براى رفتن نيز به ناچار بايد مقدارى پول به حساب واريز كند، ولى نوبت او به سال بعد موكول شده)، آيا سرِ سال خمسى، به اين پولى كه به حساب سازمان حج و زيارت واريز شده، خمس تعلّق مى گيرد يا نه؟ ج ـ مخارج سفر عمره و غير آن از سفرهاى زيارتى كه به طور متعارف انجام مى گيرد، متعلّقِ خمس نيست و جزو مئونه حساب مى شود. 8/12/75 (س 338) آيا اگر پولى براى خريد جهيزيّه كنار گذاشته شود، با جنس آنْ كه خريدارى شود، فرق دارد يا خير؟ ج ـ ظاهراً فرقى ندارد و متعلّقِ خمس نيست.(س 339) جوانى هستم كه مى خواهم ازدواج كنم. مقدارى پول جهت اين كار، پس انداز كرده و مى كنم. آيا به اين پس انداز، خمس تعلّق مى گيرد؟ ج ـ خمسِ مبالغى كه كنار گذاشته شده، اگر در زمان مراجع قبلى بوده كه خمس آن را واجب مى دانسته اند، بايد پرداخت شود: امّا آنچه كه از اين زمان به بعد، براى مخارج لازم ازدواج پس انداز مى كنيد، به نظر اين جانب خمس ندارد. 6/2/74 (س 340) چنانچه سرمايه مخمّس به علّت زيان يا هزينه زندگى نقصان يابد، آيا مى توان از مئونه سال بعد، رفع نقصان كرد؟ ج ـ نمى توان رفع نقصان كرد و موجودى آخر هر سال، معيار سال بعد است: يعنى اگر سال بعد چيزى به آن اضافه شود، هر چند هنوز به سرمايه سال قبل نرسيده، بايد خمسش را پرداخت كرد. 28/8/74 (س 341) شخصى سرِ سال خمسى خود، با اينكه بدهكار است، مبلغى پول نقد دارد. آيا به اين پول، خمس تعلّق مى گيرد؟ ج ـ اگر زمان پرداخت دِين فرا رسيده و مى خواهد با آن پول نقد، دِين و بدهكارى خود را بپردازد و دِين هم براى سرمايه نبوده، خمس ندارد، وگرنه بايد خمس آن را بپردازد، چون مازاد بر مئونه سال است. 18/11/75 (س 342) اگر حقوق كارمند دولت به جهت مشكلات ادارى، چند ماه قطع شود و به حساب او واريز نشود و در همين مدت، سال خمسى او فرا برسد، آيا او موظّف است وقتى كه پول به حسابش واريز شد، خمس آن را پرداخت كند؟ ج ـ جزو درآمد سال وصول است نه سال گذشته، چون در اختيارش نبوده، و فايده بالفعل بر آن صادق نبوده است. 11/7/74 (س 343) فردى كه در ادارات و مؤسّسات دولتى استخدام مى شود، از موقعى كه حقوق به او پرداخت مى شود، اداره يا مؤسّسه مربوط، مبلغى از حقوقش را به عنوان بازنشستگى كسر مى كند و موقعى كه بازنشسته شد، هر ماه، مقدارى از مبلغ مذكور را به او مى پردازند. آيا اين مبلغ را كه از حقوق او كسر كرده اند و بعد از بازنشستگى به او مى پردازند، خمس دارد يا خير؟ بر فرض وجوب خمس، آيا وجوب تخميس آن، فورى است يا اينكه جزو منافع سالى است كه به او پرداخت مى شود؟ ج ـ جزو منافع سالى است كه به او پرداخت مى شود. 22/10/74 2. معدن (مسئله 344) اگر كسى از معدن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، زغال سنگ، فيروزه، عقيق، زاج، نمك و معدنهاى ديگر، چيزى به دست آورد، در صورتى كه به مقدار نصاب باشد، بايد خمس آن را بپردازد.(مسئله 345) گچ و آهك و گِل سرشوى و گِل سرخ، بنا بر احتياط واجب، از معدن محسوب مى شود و خمس دارد.(مسئله 346) اگر كسى شغلش استخراج معدن باشد، با اداى خمس معدن كه گفته شد، خمس ديگرى از راه درآمد كسبى به او تعلّق نمى گيرد. پس اگر بعد از گذشتن سال و اخراج مئونه از درآمد معدنش اضافه اى داشت، خمس ندارد و همان خمس معدن كه قبلا داده كافى است.3. گنج «گنج» مالى است كه در زمين يا درخت يا كوه يا ديوارى پنهان باشد و كسى آن را پيدا كند و طورى باشد كه به آن، گنج بگويند.(مسئله 347) اگر انسان در زمينى كه مِلك كسى نيست، گنجى پيدا كند، مال خود اوست و بايد خمس آن را بپردازد.4. مال حلال مخلوط به حرام (مسئله 348) اگر مال حلال با مال حرام به طورى مخلوط شود كه انسان نتواند آنها را از يكديگر تشخيص دهد و صاحب مال حرام و مقدار آن، هيچ كدام معلوم نباشد، بايد خمس تمام مال داده شود و بعد از دادن خمس، بقيّه مال، حلال مى شود.(مسئله 349) اگر مال حلال با حرام مخلوط شود و انسان مقدار حرام را بداند، ولى صاحب آن را نشناسد، بايد آن مقدار را به نيّت صاحبش صدقه بدهد، و احتياط واجب آن است كه از مجتهد جامع الشرائط هم اجازه بگيرد.5. جواهرى كه بهواسطه فرو رفتن در دريا به دست مى آيد (مسئله 350) اگر به واسطه غوّاصى در دريا، لؤلؤ و مرجان يا جواهر ديگرى كه با فرو رفتن در دريا به دست مى آيد، بيرون آورند ـ روييدنى باشد يا معدنى ـ چنانچه ارزش آن به هجده نخود طلا برسد، بايد بعد از كم كردن مخارج، خمس باقى مانده آن را بپردازند، چه در يك دفعه آن را از دريا بيرون آورده باشند يا در چند دفعه، و آنچه بيرون آمده از يك جنس باشد يا از چند جنس: ولى اگر چند نفر آن را بيرون آورده باشند، هر كدام كه ارزش سهمش به هجده نخود طلا برسد، بايد خمس بدهد.6. غنيمت (مسئله 351) اگر مسلمانان به امر امام(عليه السلام) با كفّار جنگ كنند و چيزهايى در جنگ به دست آورند، به آنها «غنيمت» گفته مى شود و مخارجى را كه براى غنيمت كرده اند، مانند مخارج نگهدارى و حمل و نقل آن و نيز مقدارى را كه امام(عليه السلام)صلاح مى داند به مصرف خاصّى برساند و چيزهايى كه مخصوص به امام است، بايد از غنيمت كنار بگذارند و خمس بقيّه آن را بپردازند.7. زمينى كه كافر ذِمّى از مسلمان بخرد (مسئله 352) اگر كافر ذِمّى زمينى را از مسلمانى بخرد، بايد خمس آن را از همان زمين واگذار نمايد: و اگر پول آن را هم بپردازد، اشكال ندارد: ولى اگر غير از پول، چيز ديگرى بدهد، بايد به اذن مجتهد جامع الشرائط باشد، و نيز اگر خانه و مغازه و مانند اينها را از مسلمان بخرد، چنانچه زمين آن را جداگانه قيمت كنند و بفروشد، بايد خمس زمين آن را بپردازد، و اگر خانه و مغازه را روى هم بفروشد و زمين به تَبَع آن منتقل شود، خمس زمين واجب نيست و در دادن اين خمس، قصد قربت لازم نيست، بلكه مجتهد جامع الشرائط هم كه خمس را از او مى گيرد، لازم نيست قصد قربت نمايد.