يك مژه خفتن - زمزمه ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زمزمه ها - نسخه متنی

محمدرضا شفیعی کدکنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














يك مژه خفتن

دارم سخني با تو و گفتن نتوانم

وين درد نهان سوز نهفتن نتوانم

تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت

من مست چنانم كه شنفتن نتوانم

شادم به خيال تو چو مهتاب شبانگاه

گر دامن وصل تو گرفتن نتوانم

با پرتو ماه آيم و چون سايه ديوار

گامي ز سر كوي تو رفتن نتوانم

دور از تو من سوخته در دامن شب ها

چون شمع سحر يك مژه خفتن نتوانم

فرياد ز بي مهريت اي گل كه درين باغ

چون غنچه پاييز شكفتن نتوانم

اي چشم سخن گوي تو بشنو ز نگاهم

دارم سخني با تو و گفتن نتوانم


/ 48