داستان‏هاى برگزيده - سپیده امید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سپیده امید - نسخه متنی

سید حسین اسحاقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جهانى نمىتواند چشمه اميد را در دل‏هاى آنان خاموش كند.(1)

منتظران حضرت حجت (عجل الله تعالى فرجه الشريف) ترديدى ندارند كه روزگار ظلم و طغيان و تجاوز سرانجام به پايان خواهد رسيد و قدرت قاهره حق همه قله‏هاى فساد و تعدّى را از بين خواهد برد.(2)

اگر آن حضرت پرچم دين و قرآن و نظام الهى را در سراسر عالم خواهد گستراند، ما هم كه دنباله‏رو و معتقد به او هستيم بايد تا حدّى كه در توان ماست در گوشه‏اى از دنيا پرچم اسلام را برافراشته نگاه داريم.(3)

داستان‏هاى برگزيده

تولدى الهى

حكيمه دختر امام جواد (عليه السلام) (عمه امام حسن عسكرى (عليه السلام)) گفت: امام حسن عسكرى (عليه السلام) به من پيام داد كه امشب هنگام افطار، نزد ما بيا، زيرا امشب شب نيمه شعبان است. خداوند متعال به زودى در اين شب حجت را آشكار مىكند كه حجت خدا بر سراسر زمين باشد.

عرض كردم: مادر او كيست؟ فرمود: مادرش نرجس است.

عرض كردم: خداوند مرا فدايت قرار دهد، اثر حمل در نرجس ديده نمىشود.

فرمود: همان است كه گفتم، امشب حجت خدا متولد مىشود.

حكيمه مىگويد: وقتى كه نزد امام حسن عسكرى (عليه السلام) رفتم و سلام كردم و نشستم، حضرت نرجس آمد كه كفش مرا بيرون آورد و به من فرمود: سيده من، حالت چطور است؟ عرض كردم: بلكه تو سيده من و خانم اهل بيت من هستى! او سخن مرا رد كرد و گفت: اى عمه، اين چه حرفى است كه مىزنى؟

گفتم: اى دختر! خداوند امشب به تو پسرى عطا مىكند كه آقاى دنيا و

(2و1). همان، 1/12/70.

(3). رسالت، 15/1/67.

/ 180