سپیده امید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سپیده امید - نسخه متنی

سید حسین اسحاقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بر آستانه ظهورِ آسمانى و حضور لايتناهى تو، به اشتياق نشسته است.

اى غايب از نظر! هر چند فراق تو را اميد وصالى است؛ هنوز هجر تو در باورم نمىگنجد. بيا و آيينه دلِ آرزومندان را به نور جمال كبريايى ات روشن گردان و زنگار دل مردگى و خمودى را از صفحه جان‏ها بزداى. بيا و تشنگانِ به انتظار نشسته را، از زلال ظهور و صافى حضورت بنوشان. بيا و خلعت قيام بر قامت قائمانه خويش تا قيام قيامت برافراشته دار و سينه افروخته شيعيان را به مرهم فَرَج، التيام بخش.

اى ديدار تو را هزار جان رايگان! چه زمان! باد از طرّه مشكبوى تو نافه گشايى مىكند.

بيا كه با تو هر روز، امروزند و بى تو هر روز، ديروز؛ با تو من مىخندم، مىگريم، مىبالم، مىشورم، مىنازم، مىتازم، و مىمانم؛ بى تو، من ماندن را نيز از ياد برده‏ام، با تو هر رمز و رازى گشوده است و بى تو هر واژه، رمزى است. آرى، با تو بارانْ پيام برِ طراوتْ است و بى تو باران هق هق گريه، آمدنت را بارها در زير سايبان «كميل» گريسته‏ايم و در روشناى آفتاب «ندبه» نام تو آواز داده‏ايم، هر سپيده دم، بر «عهد» خود تازه نموديم و با «آل ياسين» تو را سلام داديم، اى موعود! بوى آمدنت كى مىآيد!

اى مهربانِ دور از نظر! سلام بر حضورِ غايبانه ات، بر ما بسيار سخت است كه همه را ببينيم و تو را نبينيم. بر ما سخت است كه جز تو همه پاسخمان دهند! بر ما سخت است مولايمان در كنارِمان نباشد.

اى اميد دل هايى كه در دوازده قرن غيبت! چشم انتظارت ماندند و با قلبى سوخته شكستند و رفتند.

عاشقان تو مىدانند كه دوازده ستوده خداوندى را تو تمامى، رهايى بندگان را تو توانى و تاريكى دل‏هاى منتظران را تو شهابى، در انتظار آمدنت مىمانم و تو، همين روزها مىآيى، مىدانم زيرا دشت‏ها بى تو خسته‏اند، آسمان خاكسترى است و فصل‏ها سر در گريبان، چشمه‏ها تشنه‏اند، آفتاب غمگين، كوچه‏ها غريب، لحظه‏ها

/ 180