ـ پـيـامـبـر خـدا صلى اللّه عليه و آله ـ خطاب به جابر بن عبداللّه انصارى ـ : جابر! تو چندان زنده مى مانى كه فرزندم محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب را, كه در تورات به باقرمعرفى شده است , مى بينى هرگاه ديدارش كردى سلام مرا به او برسان .ـ نـيـز خـطـاب به جابر ـ : تو مردى از مرا درك خواهى كرد كه نامش نام من و رفتار و كردارش , رفتار و كردار من است و دانش رابس مى شكافد.ـ جـابـر! براى فرزندم حسين پسرى به دنيا مى آيد به نام على در روز رستاخيز آواز دهنده اى آواز مـى دهد كه سرور عابدان برخيزد و على بن حسين بر مى خيزد براى على نيز پسرى به دنيا مى آيد بـه نـام مـحـمد اى جابر! اگر او را ديدى سلام مرا به وى برسان بدان كه تو بعد از ديدن او زمانى كوتاه زنده خواهى ماند.تصريح به امامت آن بزرگوار.ـ پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله چون فرزندم جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب به دنياآمد او را صادق بناميد.ـ محمد بن مسلم : در حضور ابو جعفر محمد بن على باقر عليه السلام بودم كه فرزندش جعفر وارد شـد در حـالـى كه كاكل داشت و دردستش تركه اى بود و با آن بازى مى كرد باقر عليه السلام او را گرفت و محكم به آغوش چسبانيد, سپس فرمود: پدر و مادرم فدايت كه اهل لهو و لعب نيستى آن گاه به من فرمود: اى محمد! بعد از من اين امام توست , به او اقتدا كن و از دانش وى بهره بگير به خـداقـسـم او هـمـان صـادقى است كه پيامبر خداصلى اللّه عليه و آله در باره او فرموده است كه شيعيان وى در دنيا و آخرت پيروزمندند.اخلاق و رفتار پسنديده آن حضرت .ـ محمد بن زياد ازدى : شنيدم كه مالك ابن انس , فقيه مدينه , مى گفت : به حضور جعفر بن محمد الصادق مى رسيدم و آن حضرت به من پشتى مى داد و احترامم مى كرد ومى فرمود: مالك ! من تو را دوسـت دارم مـن از ايـن سـخـن خـوشحال مى شدم و خدا را شكر مى كردم مالك مى گفت : آن حـضرت پيوسته در يكى از اين سه حالت بود: يا روزه داشت , يا نماز مى خواند و يا ذكر مى گفت او از اعاظم عباد و اكابر زهاد خداترس بودحديث بسيار مى گفت , خوش مجلس بود و پرفايده .ـ امام صادق عليه السلام اى گروه جوانان ! از خدا پروا كنيد و نزد رؤسا نرويد واگذاريدشان تا (از رياست بيفتند و) به دنباله روتبديل شوند رجال (و شخصيتها) را به جاى خدا همدم خود نگيريد به خدا سوگند كه من براى شما از آنان بهترم آنگاه با دست خود به سينه اش زد.