موانع امامت و رهبرى - میزان الحکمه جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میزان الحکمه - جلد 2

محمد محمدی ری شهری؛ ترجمه حمیدرضا شیخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


موانع امامت و رهبرى

ـ امام على عليه السلام دانستيد كه نبايد كارنواميس , جانها, غنايم , احكام و پيشوايى مسلمانان را به دست بخيل سپرد تا بر اموال آنان آزمند و حريص گردد و نه به دست نادان كه با نادانى خود ايشان را گـمـراه كـنـد ونـه به دست بيرحم و ستمگر كه با بيرحمى خود آنان را از نيازهايشان محروم سـازد ((15)) و نـه بـه دسـت بـيـعـدالت در تقسيم مالها تا به مردمى ببخشد و مردمى را محروم سـازد ((16)) و نـه بـه دسـت كـسـى كه در داورى رشوه ستاند تا حقوق مردم را پايمال كند و در رسـانـدن حق به صاحبانش كوتاهى ورزد و نه به دست كسى كه فروگذار سنت است تا امت را به نابودى كشاند.

ـ پـيـامـبـر خـدا صـلـى اللّه عـلـيه و آله خداى تعالى به داود عليه السلام فرمود: بر هر دل داناى شهوتپرستى حرام است كه او را پيشواى پرهيزگاران قرار دهم .

آنچه خداوندبرپيشوايان حق واجب كرده

ـ امـام عـلى عليه السلام خداوند مرا پيشواى خلق خود كرد از اين رو, بر من واجب كرد كه درباره خودم و خورد و خوراك و پوشاكم همانند مردمان تنگدست باشم تا نادار به نادارى من تاسى جويد و توانگر را توانگريش به طغيان و سركشى نكشاند.

ـ خداوند بر پيشوايان حق واجب كرده خود را با مردم ناتوان همسان كنند تا تنگدستى , تنگدست را برآشفته نكند.
ـ پـيشوايان حق بايد در خوراك و پوشاك به ناتوانترين فرد رعيت خود تاسى جويند و با چيزى كه آنها قدرت تهيه اش را ندارند بر آنها جلوه نكنند, تا تهيدست بامشاهده آنان به وضعيت خود راضى و از خدا خشنود باشد و توانگر چون آنان را ببيند بر شكرگزارى و فروتنى خويش بيفزايد.

ـ بـراى خليفه استفاده كردن از مال خدا جايز نيست مگر دوكاسه : كاسه اى كه خود و خانواده اش بخورند و كاسه اى كه به ديگران بخوراند.

ـ بـدانـيـد كـه هر پيروى را پيشوايى است كه از او پيروى مى كند و از نور دانش او پرتو مى گيرد بدانيد كه پيشواى شما از دنيايش به دو جامه فرسوده و از خوراكش به دو گرده نان بسنده كرده است .

ـ بيقين چيزى بر امام واجب نيست جز وظيفه اى كه پروردگار بر عهده اش نهاده : كوتاهى نكردن در موعظه و اندرز, كوشش درخير خواهى , زنده كردن سنت , اجراى حدود الهى بر آنان كه سزاوار آنند و رساندن سهام (بيت المال ) به كسانى كه سهم مى برند.

ـ در نامه به اسود بن قطبه : اما بعد, چون والى را هوا و هوس گوناگون شود او را از عدالت بسى بازدارد, پس , بايد كار مردم درآنچه حق است نزد تو يكسان باشد.

ـ در نامه اش به محمد بن ابى بكر ـ : اگر مردم نيازى داشتند (والى بايد) در نشستن و نگاه كردن خود ميان آنها تفاوتى ننهد تاآشنا و بيگانه نزد او يكسان و برابر باشند.

/ 196