تبانى ملتها بر ضد امت اسلام
ـ پـيـامـبـر خـدا صـلى اللّه عليه و آله زود باشد كه ملتها بر شماهجوم آورند همچون هجوم بردن گـرسـنـگـان بـه سـيـنـى غـذا يكى از آن ميان گفت : آيا به علت آن كه در آن هنگام شمار مان انـدك اسـت ؟فـرمـود: بـر عكس , تعدادتان بسيار زياد است اما چونان كف و خاشاك روى سيلاب هـسـتـيـد, خداوند هيبت و شكوه شما را ازدلهاى دشمنانتان بر مى گيرد و در دلهاى شما وهن مـى افـكند يكى پرسيد: اى پيامبر خدا, وهن چيست ؟
فرمود: دوست داشتن دنياو ناخوش داشتن مرگ .ـ هرگاه امت من دنيا را بزرگ دارد, خداوند شكوه و ارجمندى اسلام را از او مى گيرد.
نگرانى پيامبر درباره امتش / 1.
ـ پـيـامـبـر خـدا صلى اللّه عليه و آله من از سه چيز بر امت خود بيم دارم : گردن نهادن به فرمان آزمندى و بخل , پيروى از هوا و هوس , و پيشواى گمراه .ـ سه چيز است كه از آنها بر امت خود مى ترسم : گمراهى بعد از شناخت , سردرگميهاى ناشى از فتنه ها و شكمبارگى و شهوترانى .
ـ پـس از خـود درباره سه چيز نگران امت خود هستم : لغزش عالم , مجادله منافق به قرآن و دروغ انگاشتن تقدير.ـ از سـه چـيـز براى امت خود نگرانم : گمراهى ناشى از هواهاى نفسانى , به دنبال شكمبارگى و شهوترانى بودن وغفلت ونادانى بعداز شناخت .
ـ انـس به حضور پيامبر صلى اللّه عليه و آله رسيد, ديد بر بوريايى خفته و بوريا بر پهلوى مباركش اثر گذاشته است , حضرت به اوفرمود: كسى ديگرى نيز با تو هست ؟گفتم : خير, فرمود: بدان كه اجـل مـن نـزديك شده و اشتياقم به ديدار پروردگارم و ديداربرادرانم , پيامبران پيش از خود, به درازا كـشـيـده اسـت آن گـاه فـرمـود: ((چـيـزى را بيشتر از مرگ دوست ندارم و مؤمن جز با ديدارپروردگارش آسوده نيست )) آن گاه گريست من عرض كردم : چرا گريه مى كنيد؟فرمود: چگونه نگريم وقتى مى دانم كه بعد از من چه بر سر امتم مى آيد عرض كردم : اى پيامبر خدا! بعد از تو چه بر سر امتت مى آيد؟فرمود: هوا وهوسهاى گوناگون ,بريدن رشته خويشاوندى , عشق به مال و مقام و بدعتگزارى .