وجوب قيام در برابر فرمانروايان ستمگر
ـ پـيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله سنگ آسياب اسلام بزودى به چرخش در خواهد آمد پس شما بر مـحـور قرآن بچرخيد نزديك است كه قدرت و قرآن با يكديگر به پيكار برخيزند واز هم جدا شوند بـزودى شـاهانى بر شما حاكم خواهند شد كه براى شما به گونه اى حكم مى كنند و براى خود به گونه اى ديگر اگر ازآنان فرمان بريد گمراهتان كنند و اگر نافرمانى كنيد شما را بكشند.گفتند: اى پيامبر خدا! در چنان روزگارى چه كنيم ؟فرمود: همچون ياران عيسى باشيد, كه آنها را بـا اره ها پاره پاره كردند و بر چوبه دار آويخته شدند مردن در راه اطاعت (خدا) بهتر از زندگى كردن در معصيت .ـ سنگ آسياب اسلام به چرخش درآمده و قرآن و حكومت بزودى از هم جدا خواهند شد پس , شما بـر مـحـور قـرآن بـچـرخـيـد بزودى پيشوايانى بر شما حاكم خواهند شد كه اگر فرمانشان بريد گمراهتان كنند و اگر فرمان نبريد شما را بكشند گفتند:اى پيامبر خدا! پس چه كنيم ؟فرمود: چونان ياران عيسى باشيد كه بر دار شدند و با اره پاره پاره گشتند مردن در راه طاعت (خدا)بهتر است از زندگى كردن در معصيت (او).ـ بـزودى پـيـشـوايـانـى بـر شما حاكم شوند كه ارزاق شما را در اختيار مى گيرند, به شما دروغ مى گويند و رفتار بد و ناپسند دارند ازشما خشنود نمى شوند مگر آن كه كارهاى زشت آنان را نيكو شـمـاريد و دروغشان را تصديق كنيد, پس تا به حق راضى اند آن را به آنان بدهيد واگر از آن فراتر رفتند, هر كس دراين راه كشته شود شهيد است .ـ امام على عليه السلام ـ چون غمگين و نفس زنان نزد ياران خود آمد گفت ـ : چه خواهيد كرد با روزگـارى كه بر شما سايه افكنده باشد؟
! در آن حدود الهى فرو گذاشته مى شود, اموال دست به دست مى شود, با دوستان خدا دشمنى مى شود و دشمنان خدا به دوستى گرفته مى شوند؟! عرض كـرديـم : [ اى امـيـر مـؤمـنـان ] اگـر آن زمـان را درك كرديم ما چه كنيم ؟فرمود: مانند ياران عيسى عليه السلام باشيد كه با اره پاره پاره و بر چوبه دار آويخته شدند مردن در راه طاعت خداى عزوجل بهتر است از ندگى كردن بامعصيت او.ـ با آن كه در ميان شما عالمان و فقيهان , والا گهران , فرزانگان , قرآن دانان , شب زنده داران و آباد كـنـنـدگان مساجد با تلاوت قرآن هستند, آيا از اين كه بيخردان و بدكاران فرومايه شما بر سر به دسـت گـرفـتـن حـكـومـتتان با شما كشمكش و ستيزه مى كنند به خشم نمى آييد و اندوهناك نمى شويد؟
!.آنچه كه ((خوددارى از قيام )) را روا مى دارد.ـ امـام صـادق عـلـيـه السلام اى سدير! به خدا قسم اگر تعداد شيعيانم به اندازه اين بزغاله ها بود نشستن را روا نمى دانستم [سدير گويد:] ما فرود آمديم و نماز خوانديم و چون از نمازفارغ شديم به بزغاله ها نگاه كردم و آنها را شمردم هفده راس بود.ـ امـام باقر عليه السلام اگر براى يارى امام به شمار اهل بدر, سيصد و سيزده تن گردآيند واجب است بر او كه قيام كند و اوضاع راتغيير دهد.ـ امام صادق عليه السلام به مفضل بن قيس فرمود: شمار شيعيان ما در كوفه چقدر است ؟گفت : عـرض كـردم پـنجاه هزار, پيوسته ازمن مى پرسيد تا آن كه فرمود: به خدا قسم دوست داشتم در كوفه بيست و پنج نفر باشند كه مقام و موقعيت ما را بشناسند و درباره ماجز حق نگويند.