تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شريف مكه سرود:


ثم قالت : فنحله لى من وا
لدى المصطفى فلم ينحلاها
فاءقامت بها شهودا، فقالوا
بعلها شاهد لها و ابناها

(سپس فاطمه فرمود:

پس فدك را كه اعطايى پدرم مصطفى است ، به من باز گردانيد، اما ابوبكر و عمر آن را به
حضرت ندادند، گواهانى اقامه كرد؛ پس گفتند: شوهرش گواه اوست و فرزندانش .)

بدين گو نه حضرت زهرا (ع )
كه به حكم آيه مباركه تطهير و ديگر آيات قرآنى ، معصوم بود و طورى نبود كه چيزى را بيان كند، مگر
اينكه كاملا با احكام شرع مقدس اسلام سازگار باشد، در برابر چشم و گوش و حتى با رضايت و تائيد سرور
اوصيا، اميرمومنان (ع ) حسنين (ع ) را به گواهى گرفت .

از اين مساءله مى توان چنين نتيجه گرفت كه
اميرالمؤ منين و حضرت زهرا (ع ) در حسنين با وجود اين كه عمرشان از هفت سال تجاوز نمى كرد - شايستگى و
لياقت اداى شهادت را در چنين مساءله حساسى مى ديدند و اين كه نقش بارز و مهمى را در مساءله چنين خطير
و سرنوشت ساز به آن دو واگذار كردند، يك اتفاق تصادفى و جداى از ضوابطى كه مواضع اهل بيت (ع ) را تنظيم
مى كرد نبود، بلكه بر عكس ، تداوم و استمرار مواضع رسول خدا (ص ) در قبال حسنين (ع ) در زمينه تربيت و
آماده سازى و قرار دادن آن دو در منصب قيادت و رهبرى امت بود.

از طرف ديگر نمى بايست از ارزش و اهميت اين مساءله بكاهيم ، به اين اعتبار كه به يك حق مالى مربوط مى
شود و از عقودى نيست كه مانند بيعت ، بلوغ در آن شرط باشد، على الخصوص كه آن دو بزرگوار در هنگام اداى
شهادت از نظر سنى بزرگتر بودند تا هنگام بيعت رضوان ، نه ابدا نمى بايست چنين پنداشت ، بلكه در شهادت
دادن نيز بلوغ و عقل شرط است . با اين حال - همان طور كه گفتيم - عمرشان در هنگام در اداى شهادت به هشت
سال نمى رسيد.

به علاوه گواه گرفتن على و حسنين و ام ايمن - كه پيامبر(ص ) درباره اش ‍ فرمود:

(اهل بهشت است )- از سوى
حضرت زهرا، همان طور كه مرحوم هاشم معروف الحسنى مى گويد: براى اين بود كه
( حضرت مى خواست رد صريحى از اين قوم بر تصريحات رسول اكرم (ص ) درباره على (ع ) و فرزندانش ثبت كند.

گذشته از اين ، اگر حضرت زهرا بيست شاهد از بهترين اصحاب رسول خدا حاضر مى كرد، باز اينان حاضر
نبودند كه خواسته حضرت را بر آورده كنند، بلكه آن طور كه از سير حوادث بر مى آيد، حاضر بودند كه در
قبال شهود حضرت ، ده ها شاهد به عنوان معارضه و براى رد ادعاى آن حضرت اقامه كنند، همان طور كه شهادت
على و ام ايمن را با شهادت عمرو عبد الرحمن بن عوف - آن طور كه ابن ابى الحديد مى گويد - مورد معارضه
قرار دادند.)

مرحوم حسنى كاملا درست مى گويد كه روايت منقول از عمر، مؤ يد فرموده وى و بلكه دليل آن است . عمر مى
گويد:

(آن گاه كه رسول خدا(ص ) رحلت كرد، من و ابوبكر پيش على رفتيم و گفتيم :

درباره ماترك رسول خدا (ص ) چه مى گويى ؟

- ما از تمامى مردم نسبت به رسول خدا سزاوارتريم .

- در مورد آنچه در خيبر است ؟

- آن نيز... - آن چه در فدك مى باشد؟ - آن هم همين طور.

- به خدا قسم ! اگر گردنمان را با اره جدا كنيد به شما نخواهيم داد.

/ 73