معاويه ، قاتل عثمان - تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اميرالمؤ منين (ع ) كاملا اين مطلب را درك مى كرد و بر آن وقوف داشت ؛ تا جايى كه آن موقع كه اهالى يمن
براى تبريك خلافت حضرت مشرف شدند، به آنان فرمود:

(انكم صناديد اليمن و ساداتها، فليت شعرى ، ان دهمنا امر من الاءمور كيف صبركم على ضرب الطلا و طعن
الكلا

شما ريش سفيدان و بزرگان يمن هستيد، اى كاش مى دانستم اگر روزى مساءله اى بر ايمان پيش آمد و حادثه اى
اتفاق بيفتد، قدرت جنگى شما چقدر است و تا چه اندازه مى توانيد صبر و پايدارى داشته باشيد ودر مقابل
دشمن استقامت كنيد!)

يعنى حضرت از همان موقع ، جنگ هايى را انتظار داشت كه مى بايست عليه طمع ورزان و منحرفان صورت گيرد.

اين مسائل در آن موقع وبال اسلام و مسلمين بود و مصائب و مشكلات بسيارى به دنبال داشت كه هنوز اسلام و
مسلمين از آثار آن رنج مى برند و در زحمت هستند.

اگر اميرالمؤ منين على(ع )ميل نداشت كه عثمان به آن كيفيت نامطلوب كشته شود، و اگر فرزندانش ، حسن و
حسين (ع ) را براى دفاع از او فرستاد و در دفاع از عثمان آن قدر كوشيد كه حتى مروان اعتراف كرد و گفت:

(به قدرى كه على (ع ) از عثمان دفاع كرد، كسى از او دفاع ننمود.

گفتند: پس چرا او را بر روى منبرها لعن
مى كنيد؟

گفت : حكومت ما جز با اين كار استوار نمى گردد.)

اگر على (ع ) خود فرمود:

واللّه لقد دفعت عنه حتى خشيت اءن اءكون ائما

به خدا سوگند آن قدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم

با اين وجود، حضرت نمى خواست كه دفاع او از عثمان موجب فهم غلط موضع حضرت در قبال عثمان و خطاكارى هاى
او باشد؛ از اين رو خلاف كارى ها عثمان را تلويحا و تصريحا بيان مى كرد .همچنين جواب كسانى را كه نظر
حضرت را درباره عثمان جويا مى شدند، گاهى صريح و گاهى مبهم مى داد، يا لاقل اجازه نمى داد كه غرض
ورزان و فرصت طلبان از آن بهره بردارى كرده ، آن را در راه رسيدن به مطامع خويش به كار گيرند.

دفاع حضرت از عثمان و تلاش در دفع قتل او، بدين معنانيست كه حضرت از خلاف كارى هاى شنيع عثمان و دار و
دسته اموى سكوت كرده و دم فرو بسته بود، يا خطرى كه اسلام را تهديد مى كرد وكيان اسلام را هدف قرار
داده بود، ناديده گرفت ، بلكه به طور مستمر و على الدوام فرياد خويش را در مقابل آن بلند كرده ،
خطاهاى آنان را گوشزد مى كرد در مناسبت هاى چندى سعى نمود كه عثمان را به راه راست نصيحت كند، تا جايى
كه عثمان بر حضرت تنگ گرفت و امر كرد كه مدينه را به قصد ينبع ترك گويد و عثمان رو به امام حسن (ع ) كرد
و گفت كه ميل ندارد به نصايح پدرش گوش قرار دهد، زيرا:

(هر موقع كه مردم از دست عثمان به على (ع ) شكايت مى بردند، حضرت ، فرزندش حسن (ع ) را به نزد او مى
فرستاد.

وقتى كه اين فرستادن ها زياد شد، عثمان گفت :

پدرت گمان مى كند كه آنچه او مى داند، احدى نمى
داند. ما به آنچه مى كنيم از او آگاه تر هستيم ؛ پس ‍ ديگر مزاحم ما نشود. از آن موقع به بعد، ديگر على
(ع ) فرزندش را براى كارى نزد عثمان نفرستاد.)

بدين ترتيب روشن مى شود كه يارى عثمان از سوى حسنين (ع ) كه به اشارت و فرمان پدرشان صورت گرفت ، كاملا
با خط آنان كه همان خط اسلام ناب و اسلام صحيح بود، منسجم و هماهنگ است و در شمار قربانى هاى فراوانى
است كه در راه دين خدا و به منظور اعتلاى كلمه حق تقديم كردند وخود دليل واضحى است بر دور انديشى و
عمق تفكرشان .

معاويه ، قاتل عثمان

راه دورى نرفته ايم اگر بگوييم كه معاويه از ابتدا دريافته بود، قتل عثمان به مصلحت و در خدمت اهداف
اوست و نيز تمايل داشت بر سر عثمان آن بيايد كه آمد؛ چه عثمان از وى يارى خواست ، اما معاويه در كمك
رسانى بدو تاخير رواداشت و پيوسته چشم انتظار وقوع حوادث نا معلومى براى او بود و آرزوى مرگش را داشت
كه مبادا بگويد:

حاضر چيزى را مى بيند كه غائب نمى بيند، چه در حقيقت حاضر در آن جا منم و غايب تو.

/ 73