تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع) - نسخه متنی

جعفر مرتضی عاملی؛ مترجم: محمد سپهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين مردم با تو كردند آنچه كه خود مشاهده مى
كنى ، پس دنيا را با ياد آورى جدايى از آن ، از خود واگذار، و سختى دشوارى ها و ناكامى هاى آن را به
اميد روزهاى پس از آن ، بر خود هموار كن ، و شكيبايى و صبر پيشه كن تا اين كه پيامبر خدا(ص ) را در حالى
ديدار كنى كه وى از تو خشنود و راضى باشد.

اين بود كلماتى كه امام حسن (ع ) خطاب به ابوذر بر زبان آورد، آن گاه كه با پدر و برادر و عمويش عقيل و
پسر عمويش ، عبداللّه بن جعفر، و ابن عباس با وى توديع مى كرد. آرى ابوذر همان صحابى جليل القدرى كه
در راه دين و حقيقت به مبارزه و جهاد بى امان با غاصبان خلافت و حاكمان ستمگر پرداخت و در اين مسير هر
گونه ظلم و شكنجه و توهين را به جان خريد و سرانجام در تبعيد گاه خود (ربذه ) تنها و غريب به ديار معشوق
شتافت .

اين سخنان حضرت ، نمايانگر موضع قوى و نيرومندش در قبال دخل و تصرفات و اعمال خلاف شرع و نارواى
هياءت حاكمه بود. موضعى كه مبتنى بود بر حق و حقيقت و عقيده استوار.

امام حسن (ع ) با اين كلمات خود، در تحقق اهداف عالى ابوذر سهيم است ، چرا كه در آن اوضاع و احوال لازم
بود براى بيدارى امت مسلمان از خواب غفلت و آگاهى مسلمين از وقايعى كه مى گذشت و حوادثى كه به وقوع مى
پيوست ، فريادى برآورد و به آنان تفهيم نمود كه چنين نيست كه همواره بايد حاكم مؤ اخذه نشود حاكم ، بر
قانون تفوق و برترى ندارد، بلكه بايد پشتيبان و مدافع قانون باشد و هر گاه مرتكب اعمال خلاف گرديد يا
مقام و منصب را در خدمت هواهاى نفسانى و منافع خصوصى خود قرار داد، هر كس حق دارد در مقابل او موضع
گيرى كند و از حق دفاع نمايد و از هيچ تلاش و كوششى در راه زدودن ظلم يا حيف و ميلى كه از وى سر زده
دريغ نورزد.

از طرف ديگر، از آن جاى كه شرايط و اوضاع و احوال چنان است كه به اميرالمؤ منين و فرزندانش حسن و حسين
(ع ) و پيروان مخلص آنان فرصت اتخاذ چنين موضعى را - آن طور كه ابوذر كرد - نمى دهد لااقل بايد نظر خويش
را كه همان اسلام حقيقى است ، در مورد ابوذر و موضع بر حق او اعلان نمايند. اين كار مى تواند به موضع
ابوذر ابعاد عظيم تبليغاتى ، فكرى و سياسى داده ، از آثارى كه در آينده به دنبال خواهد داشت حمايت
كند از اين رو على رغم ممانعت عثمان از بدرقه ابوذر، اميرالمؤ منين (ع ) دست دو فرزندش حسن و حسين (ع )
را گرفت و همراه برادرش عقيل و برادرزاده اش عبداللّه بن جعفر و ابن عباس براى توديع وى بيرون آمد آن
گاه برخورد حضرت با مروان پيش آمد و منجر به ماجراى ديگرى شد كه بين آنان و خليفه به وقوع پيوست . به
اين حوادث ، مورخان زيادى اشاره كرده اند اميرالمؤ منين (ع ) اقدامات ديگرى نيز انجام داد كه فعلا
مجال بررسى آن نيست .

اگر به دقت در سخنان حضرت مجتبى (ع ) در وداع ابوذر بنگريم ، خواهيم ديد كه حاوى موارد زير بود:

تاءسف عميق از رفتار هياءت حاكمه با ابوذر، تشويق وى به ادامه مبارزه ، رضايت پروردگار و خشنودى
رسول اكرم (ص ) از اين عمل .

از طرفى امام (ع ) كوشيد تا تحمل اين ظلم عظيم و جنايت بزرگ را بر دوش ابوذر آسان كند و بينشى به او
بدهد كه از شدت سختى بكاهد و رويارويى با سختى هايى را كه از اين به بعد در انتظار اوست ، برايش قابل
تحمل سازد؛ از اين رو فرمود:

(دنيا را با يادآورى جدايى آن ، از خود واگذار و سختى دشوارى ها و ناكامى هاى آن را به اميد روزهاى پس
از آن بر خود هموار كن !)

اين گفته هاى حضرت ، بيانگر راز حقيقى (بينش توحيدى نسبت به دنيا و آخرت ) است كه مى تواند شخصيت فرد
مسلمان را از هر سلاح و قدرتى كه در دست طغيانگران و اشرار است ، قوى تر و مستحكم تر نمايد، و از سوى
ديگر قادر است انسان مسلمان را طورى بار آورد كه با رضايت و اطمينان تمام هر آنچه در اختيار دارد و
حتى جان خويش را در كف اخلاص گذاشته ، در اين راه فدا كند، و بالاتر از آن ، وى را آن چنان سازد كه با
احساسى مالا مال از سرور و خوشحالى و بلكه سرشار از شادمانى و سعادت ، چنين از جان گذشتگى كند.

/ 73