3) دين و مبادى تعريف - تعریف دین و معضل تعدد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعریف دین و معضل تعدد - نسخه متنی

علی رضا شجاعی زند

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نزد بسيارى از اديان، آن بخش از هستى كه در قلمرو ماوراءالطبيعه قرار دارد، در هاله‏اى از تقدس پوشيده است; با اين حال، امر مقدس چيزى فراتر از اين قلمرو است. در بعضى از اديان، خصوصا اديان ابتدايى، امر مقدس يا «تابو» (محرم) صرفا به ماوراءالطبيعه مربوط و محصور نمى‏گردد; بلكه برخى از اشياء و امور طبيعى را نيز در بر مى‏گيرد. به علاوه، بعضى از آيينهاى اجتماعى، مانند آيين كنفوسيوسى يا بوديسم كه به عنوان دين شناخته شده‏اند، على‏رغم اين كه هيچ برداشت محرزى از پديده‏هاى ماوراءالطبيعى وجود ندارد، با امور مقدس به خوبى آشنايند. به عنوان مثال، آيين بودا بدون هيچ اتكايى به ماوراءالطبيعه، توصيه‏گر يك بيدارى درونى است. (19) نتيجه اين كه اولا بستگى ميان دين (به معناى عام) و ماوراءالطبيعه، يك نسبت ضرورى نيست; بلكه از نوع تعريف و دايره شمول آن، كه كدام دسته از تعلقات قدسى را دين برشمارد، تبعيت مى‏كند. ثانيا حتى در آن گروه از اديان كه ميانه طبيعت و ماوراءالطبيعه را غيرقابل جمع ندانسته و آنها را دو بخش متفاهم و متكامل از هستى واحد مى‏شناسند، تماميت دين در ماوراءالطبيعه خلاصه نمى‏شود، بلكه جوهر دين، چيزى فراتر از امور ماوراءالطبيعى مى‏باشد. از اين رو، تعريف دين به عنوان اعتقاد به امر«مقدس‏» و يا باور به پديده‏هاى «ماوراءالطبيعى‏» نمى‏تواند چنين اديانى را به روشنى در برگيرد. (20)

3) دين و مبادى تعريف

يكى ديگر از مواضع بروز تعدد و اختلاف در تعريف دين، آن است كه عالمان دين‏پژوه مبانى و چارچوبهاى متفاوتى را براى تعريف خويش برگزيده‏اند. طبعا تعاريف حاصل از اين تلاشهاى نظرى كه نقطه عزيمت و محور تمركز متفاوتى را اختيار كرده‏اند نيز مختلف خواهد شد. ما در ذيل برخى از آن مبادى گوناگون را كه منشا بروز تنوع در تعريف دين گرديده است‏برمى‏شماريم:

تعريف «حداقل‏» يا «حداكثر»

حد مطلوب و متعادل در تعريف دين آن است كه از چنان جامعيتى برخوردار باشد كه اولا تمامى مصاديق خويش، اعم از اديان الهى و غير الهى، توحيدى و غير توحيدى، شريعتى و غير شريعتى را بپوشاند و ثانيا مانع از ورود انواع شبه دين چون «جادو»، شريعتى و غير شريعتى را بپوشاند و ثانيا مانع از ورود انواع شبه دين چون «جادو»، ,(Magic) «موهوم‏پرستى‏»، ,(Superstition) «افسونگرى‏»، ,(Witchcraft) «روح‏گرايى‏»، ( Spiritualism) و ديگر ايسم‏ها و ايدئولوژيهاى دنيوى و بالاخره رسوم و مراسم ملى، در ساحت‏شمول خويش گردد. به‏رغم اين، دسته‏اى از اختلافها در تعريف دين از اين مساله سرچشمه گرفته است كه در تعريف، سعى بر دربرگرفتن جميع «مصاديق‏» دين و شبه دين با تمام مميزهاى متفرق در ذيل يك تعريف فراگير شده است; بدين نحو كه تعريف بر معدود خصوصياتى بنا گرديده كه در بيشترين مصاديق يافت مى‏شود. در حالى كه براساس منطق قديم، كمال در تعريف، حفظ نسبتى متوازن ميان «جامعيت‏» و «مانعيت‏» است. در واقع با عدول از اين اصل و خارج شدن از تعادل ميان جامعيت و مانعيت در تعريف بوده است كه تعاريفى «حداكثرى‏» يا «حداقلى‏» پديد آمده‏اند.

تعاريف «حداكثرى‏» آن دسته از تعاريفى‏اند كه در واقع از سر جمع ويژگيهاى تمامى پديده‏هايى كه به عنوان دين شناخته شده‏اند، حاصل آمده‏اند و لاجرم هماره چيزى بيش از تك‏تك مصاديق خويشند. تعريفى كه يينگر در مجله Scientific study of Religion از دين ارائه داده است، مثالى از همين نوع تعاريف اكثرى گراست، :(Yinger, 1970:97)

«آنجا كه نوعى آگاهى از مسائل هميشگى، جارى و ابدى بشر شكل مى‏گيرد، جايى كه مراسم و عقايد مرتبط با اين آگاهى، مسير يك توفيق نهايى را مشخص مى‏نمايد و در آنجا كه در جهت ارتقاى اين آگاهى و تعليم و پاسداشت اين مراسم و عقايد، گروه‏هايى سازمان مى‏يابند، در واقع يك دين به ظهور رسيده است.»

حسن تعاريف اكثرى‏گرا در شمول و جامعيت آن است، به طورى كه قادرند تمامى مصاديق تاريخى دين را به طريقى در ذيل خويش جاى دهند; ليكن دو ايراد مهم نيز بر اين نوع تعاريف وارد است:

/ 29