هـدايـت در لغـت بـه مـعـناى ارشاد و راهنمايى است .(1) برخى از لغت شناسان ، قيد (از روى لطـف و خـيـرخـواهـى ) را نـيز بدان افزوده اند.(2) يعنى هدايت ، راهنمايى و ارائه طريقى است كه با خيرخواهى و ملاطفت همراه باشد.در برابر واژه هدايت ، ضلالت قرار دارد كه معناى اصلى آن گمراهى است .(3)در آيـاتـى چـنـد بـه ايـن تـقـابـل تـصـريـح شـده اسـت ، از جـمـله (قـُل رَبِّي اءَعـْلَمُ مـَن جـَاءَ بـِالْهـُدَى وَمـَنْ هـُوَ فـِي ضـَلاَلٍ مُبِينٍ )(4) و (اُولئِكَ الَّذينَ اشـْتـَرَوُ الضَّلالَةَ بـِالْهـُدى )(5) البـتـه تـقابل بين هدايت و ضلالت همانند تقابل وجود و عدم در ناحيه مفهوم است و گرنه در عالم خارج ، هدايت امرى وجودى است كه محقق مى شود و ضلالت تنها فقدان هدايت است و وجود خارجى ندارد. تـوجـه بـه ايـن حـقـيـقـت مـى تـوانـد در دفـع شـبـهـاتـى كـه پـيـرامـون ضـلال خـداونـد مـطـرح شـده ، بـه ما كمك نمايد.(6) نكته ديگرى كه درباره واژه هدايت بـايـد بدان توجه داشت اين است كه هدايت به معناى دلالت و راهنمايى ، به دو صورت محقق مى شـود : (ارائه طـريـق ) و (ايـصال به مطلوب ). در (ارائه طريق ) هدايتگر تنها راه رسيدن بـه مـقـصـد و هـدف را نـشـان مـى دهـد ؛ امّا در (ايصال به مطلوب ) شخص هادى دست فرد هدايت شونده را گرفته و به مقصد هم مى رساند.پـس در حـقـيـقـت ، هـدايـت دو مـصداق دارد و تفاوت اين دو مصداق در اين است كه در هدايت به معناى ارائه طريق ، احتمال و امكان تخلف فرد از هدايت مى رود، همانگونه كه قرآن مجيد با توجه به همين معناى هدايت مى فرمايد :(وَاءَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى )(7)ما قوم ثمود را هدايت كرديم ؛ امّا آنها كورى (ضلالت ) را بر هدايت ترجيح دادند.در حـالى كـه در هـدايـت بـه مـعـنـاى (ايـصـال بـه مـطـلوب ) احتمال تخلف و ضلالت وجود ندارد.از ديـگـر واژه هـايـى كـه در قرآن مجيد بكار رفته و در معنا به هدايت و ضلالت بسيار نزديك اسـت ، واژه هـاى (رشد) و (غىّ) است . خداوند متعال در سوره بقره مى فرمايد : (لا اِكْراهَ فِى الدّيـنِ قـَدْ تـَبـَيَّنَ الْرُّشْدُ مِنَ الْغَىِّ).(8) برخى در تفاوت ميان (ضلالت ) و (غىّ) گـفـتـه انـد كـه (غـىّ) بـه گـمراهى گويند كه ناشى از جهلى است كه به سبب اعتقاد فاسد بـاشـد در حـالى كـه (ضـلالت )مـى تـوانـد در اثـر گـمـراهـى بـه وسـيـله نداشتن اعتقاد هم باشد.(9)
قرآن ، كتاب هدايت
در فـرهـنـگ قـرآن مـجـيـد، هـدف نـهـايـى از خـلقـت انـسـان ، رسـيـدن بـه كـمـال و مـقـام خـليـفـة اللهـى و آراسـتـه شـدن بـه صـفـات جـمـال و جـلال الهـى اسـت و ايـن مـقـصـد جـز در سـايـه هـدايـت ، حـاصـل نـخـواهـد شـد. خـداونـد مـتـعـال بـه هـمـيـن جـهـت بـه ارسـال پـيـامـبـران و نـزول كـتـب آسـمـانى اقدام كرده و در هر برهه از زمان با توجه به رشد فـكـرى و عـقـلانـى مـردم بـه تـشـريـع اوامـر و احـكـام و هـدايـت مـردم پـرداخـتـه است ؛ تا اينكه كـامـل تـريـن بـرنامه هدايت الهى در قالب دين اسلام به مردم ارائه شده و كتاب آسمانى قرآن متكفل اين هدايت گرديده است . قرآن كه به حق (كتاب هدايت )نام گرفته ، قادر است بشر را از ظـلمـات جـهـل و فـسـاد رهـانـده و بـه سـوى ديـار نـور و كمال انسانيت كه همانا آراستگى به اخلاق الهى است ، رهنمون شود.قرآن ، خود درباره اين هدف والايش مى فرمايد :(كـِتـَابٌ اءَنـزَلْنـَاهُ إِلَيـْكَ لِتـُخـْرِجَ النَّاسَ مـِنَ الظُّلُمـَاتِ إِلَى