عوامل و زمينه هاى هدايت - هدایت و ابعاد آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایت و ابعاد آن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امـّا از آنـجـا كه سنت الهى بر اين قرار گرفته كه افراد آگاهانه و از روى اختيار حق را بـپـذيـرنـد، نـه خـود، بـه آن اقدام نموده و نه پيامبرانش را به هدايت اجبارى مردم فراخوانده ، بـلكـه تـنـهـا بـر آنـان اتـمـام حـجـّت نـمـوده اسـت . آيـه ذيل نيز گوياى همين حقيقت است :

(قـُلْ يـَا اءَيُّهـَا النَّاسُ قـَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا اءَنَا عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ )(80)

بـگـو : اى مـردم ! حـق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده ، هر كس (در پرتوآن ) هدايت يـابد، براى خود هدايت شده و هر كس ‍ گمراه گردد، به زيان خود گمراه مى گردد و من ماءمور (به اجبار) شما نيستم .

پـس هـر شخص با توجه به عنصر اختيار، بايد طالب هدايت خويش باشد و با استفاده صحيح از زمـيـنه هاى هدايت ، خود را به منبع كمال نزديك تر نموده و با شناخت و پرهيز از موانع هدايت سدهاى رسيدن به كمال را از جلو راه خود بردارد.

زمـيـنـه هـا و مـوانـع هـدايـت هـر كـدام بـه سـه بـخـش صـفـات و روحـيـات اخـلاقـى ، اعـمـال و رفـتـار و عـوامـل خـارجـى تـقـسـيـم مـى شـونـد و مـا ابـتـدا بـه شـرح عوامل و زمينه هاى هدايت مى پردازيم :

عوامل و زمينه هاى هدايت

1- صفات و خصوصيات درونى

الف ـ تـعـقـّل : مـنظور از تعقل ، به كارگيرى عقل ، اين حجت باطنى خداوند است . همانگونه كه داشـتـن عـقـل شـرط اصـلى شـمـول تـكـليـف براى انسانهاست ، استفاده از آن نيز به وجود آورنده بهترين زمينه براى هدايت انسان است .

تـعـقـل در آيـات الهـى اعـم از آيـات قـرآنـى و آيـات آفـاقـى و انـفـسـى ، تـعـقـل در نـتـيـجـه و پايان امور، تفكر در حقيقت دنيا و آخرت از جمله مسائلى است كه انسان را در شـاهـراه سـعـادت و هـدايـت قـرار مـى دهـد. در آيـات و روايـات ، مـواردى كـه مـا را بـه استفاده از عـقـل ، فـوايـد و آثـار آن رهـنمون مى كند از صدها مورد افزون است .(81) در قرآن مجيد گـاهـى بـه تـمـجـيـد كسانى پرداخته كه در آيات الهى تفكر مى كنند.(82) كسانى را اهـل هـدايـت دانـسـتـه كـه سـخـنـان ديـگـران را شـنـيـده و سـپـس بـا تـعـقـل در آن ، كـلام حـق را انـتخاب مى كنند.(83) در آياتى نيز به توبيخ افرادى مى پـردازد كـه چـشـم و گـوش خـود را بـسـتـه و دربـاره امـور نـمـى انـديـشـنـد. مـثـلا" در سـوره انفال مى فرمايد :

(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَيَعْقِلُونَ )(84)

بدترين جنبندگان نزد خدا، افراد كر و لالى هستند كه انديشه نمى كنند.

در آيـه اى نـيـز بـه طور كلى بيان مى دارد كه كسانى از آيين حنيف و دين فطرى روى گردانند كـه از تـعـقـل كـه زمـيـنـه سـاز اصـلى هـدايـت اسـت ، روگـردان بـوده و از نـعـمـت عقل خويش استفاده نبرند؛ (وَمَن يَرْغَبُ عَن مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ )(85)

در زمـينه پايان كار نيز متذكر مى شود كه تنها كسانى به شقاوت و بدبختى دچار مى شوند كه توجه به حق ننموده و از شنيدن و تعقل و تفكر پيرامون حق دورى كرده اند.

(لَوْ كُنّا نَسْمَعُ اَوْ نَعْقِلُ ما كُنّا فى اَصْحابِ السَّعيرِ)(86)

ب ـ عـبـرت گـيـرى از تـاريـخ : يـكـى ديگر از عوامل هدايت انسان ، عبرت گرفتن از زندگى و پايان كار گذشتگان است . انسانى كه به فكر هدايت خويش است ، تاريخ زندگى گذشتگان را بـه گـونـه اى جـلو چـشـم خـود مـجـسـم مى كند كه از مشاهده وقايع آن ، براى آينده خود درس بـگـيـرد. عـوامـل مـوفـقـيـت آنـان را كـشـف كـرده ، درصدد تقويت آنها در خود برمى آيد. همچنين با بـررسـى عـوامـل سـقـوط و انـحـطـاط جوامع و ملت هاى گذشته به اين نتيجه مى رسد كه از چه امورى بايد پرهيز كند تا به فرجام تلخ آنان دچار نشود. اميرمؤ منان على (ع ) چنين عبرتى را هدايتگر دانسته و در توصيف آن مى فرمايد :

/ 64