هدایت و ابعاد آن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایت و ابعاد آن - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اكـنـّه جـمـع كِنان به معناى پوشش است كه شى ء در آن محفوظ مى ماند.(129) بر روى قـلب ايـن افـراد گـنـاهكار كه از آيات الهى دورى مى كنند پرده هايى آويخته مى شود كه مانع فهم و درك حقايق مى گردد.

بدين ترتيب ديگر انذار و تبشير نيز در آنها اثرى نمى گذارد و راهى به سوى هدايت نمى يابند.

پيامبر اكرم (ص ) در باره اثر گناه بر قلب مى فرمايد:

(كَثْرَةُ الذُّنوُبِ مُفْسِدَةٌ لِلْقَلْبِ)(130)

گناهان زياد، فاسد كننده دل است .

امام باقر(ع ) نيز فرمود:

هـر انـسـانـى در دلش نـقـطـه سـفـيـدى اسـت كـه چـون گـنـاه كـنـد، خال سياهى در آن پيدا مى شود، پس اگر توبه كند آن سياهى برود امّا اگر به گناهانش ادامه دهد، آن سياهى زياد شود تا جايى كه همه سفيدى را بپوشاند؛ و چون سفيدى پوشيده شد ديگر صـاحـب آن دل هـرگـز بـه خـيـر نـگـرايـد و هـمـيـن اسـت سـخـن خـداى عـزوجـل كـه فـرمـود: (نـه چـنـيـن اسـت ، بـلكـه آنـچـه مـرتـكـب شـدند بر دلشان زنگارى بست .)(131)

3ـ عوامل خارجى :

هـر چـنـد عـوامـل درونى مانع اساسى در دستيابى و بهره ورى افراد از هدايت هاى الهى است ؛ امّا عـوامـل خـارجـى نـيـز در ايـن مـحـرومـيت ها بى تاءثير نيست و در برخى موارد موانع بزرگى را تـشـكـيـل مـى دهـنـد كـه بـخـش عـمـده اى از ايـن عـوامـل گـمـراه كـنـنـدگـانـى هـسـتـنـد كـه در فـصـل آيـنـده بـه شـرح حـال و عـملكرد آنها خواهيم پرداخت . در اينجا به شرح دو عاملِ (حاكميت جهل و خرافه ) و (محيط ناسالم ) مى پردازيم :

الف ـ حـاكم كردن جهل و خرافه : استحمار و استضعاف فكرى مردم از طريق تبليغات ، از روش هـاى هـمـيـشـگى كسانى است كه خواسته اند انسان ها در گمراهى باقى بمانند و به نور هدايت دسـت نـيـابـنـد تـا بـازار آنـان هميشه گرم باشد و به اهداف نامشروع خويش برسند. از آيات قـرآن كـه بـه بـيـان سـيـره انـبـيـاى گـذشـتـه پـرداخـتـه و بـه اعـمـال مـسـتـكـبـران و مـتـرفـان نـيـز اشـاره كـرده ، اسـتـفـاده مـى شـود كـه تـمام مستكبران براى اعـمـال ايـن روش در بـرابر جبهه حق از ابزار تبليغات استفاده كرده و بدين وسيله مانع رسيدن افراد زيادى به هدايت شده اند.

نـمونه بارز اين شيوه ، تبليغات فرعون بر ضدّ موسى (ع ) است . در اين تبليغات هم شخص موسى و هم آيين او به استهزا گرفته شده (132) و سبب گرديده كه ملتى در جهالت و خرافه بمانند و تن به ضلالت بسپارند. قرآن مجيد نتيجه اين تبليغات را چنين بيان نموده است :

(فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْماً فَاسِقِينَ )(133)

(فرعون ) قوم خود را سبك شمرد، در نتيجه از او اطاعت كردند؛ آنان قومى فاسق بودند.

نـمونه ديگر اين مساءله ، تبليغاتى است كه مشركان مكه مبنى بر ساحر و مجنون بودن پيامبر اسـلام (ص )

راه انـداخـتـند تا شايد بدين وسيله از توجه افراد به آن حضرت جلوگيرى كنند. آنـان در يك اقدام ديگر از قوم خود خواستند تا با راه انداختن سر و صدا و سوت كشيدن و شعر خـوانـدن از رسـيـدن صـداى صـوت قـرآن پـيـامـبـر بـه افـراد جـلوگـيـرى كـنـنـد و بـا ايـن عـمـل از رسـيـدن پـيـام حـق بـه گـوش مـردم و هـدايـت آنـان بـه صـراط مـسـتـقـيـم جـلوگـيـرى كنند.(134)

(وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لاَ تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْاَّنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ)(135)

كـافـران گـفـتـنـد: بـه ايـن قـرآن گـوش فـرا نـدهـيـد؛ و بـه هـنـگـام تـلاوت آن جنجال كنيد، شايد پيروز شويد.

نـگـهـداشـتـن مردم در جهل و خرافه با استفاده از سلاح تبليغات ، نه تنها در زمان پيامبران كه پـس از آنـان نـيـز هـمـيـشـه مـورد اسـتـفـاده سـردمـداران بـاطـل بـوده اسـت . نـمـونـه هايى از اين قبيل را در تبليغات امويان و عباسيان بر ضدّ جبهه امامت مى بينيم . در زمان معاصر نيز مخالفان انقلاب اسلامى كه نشاءت گرفته از فرهنگ معصومين است ، براى خاموش كردن نداى حق خواهى مـلت ايـران و سـايـر

/ 64