بیشترلیست موضوعات هدايت و ابعاد آن قرآن ، كتاب هدايت ابعاد هدايت قرآن هدايت تكوينى و تشريعى هدايت تشريعى ضرورت هدايت تشريعى غايت هدايت نقش انسان در هدايت و ضلالت خود 1- هدايت تكوينى عام 2- هدايت تشريعى 3- هدايت تكوينى خاص يا هدايت پاداشى زمينه ها و موانع هدايت عوامل و زمينه هاى هدايت موانع هدايت هدايتگران و گمراه كنندگان هدايتگران عقل ، هدايتگر درونى پيامبران ، هدايتگران برونى هدايتگرى امامان معصوم (ع ) عالمان هدايتگر گمراه كنندگان نفس اماره ، گمراه كننده درونى گمراه كنندگان برونى روش هاى گمراهگرى شيطان هدايت يافتگان و گمراهان خصوصيات هدايت يافتگان گمراهان روش هاى قرآن در هدايت انسان ويژگى هاى داستانهاى قرآنى تمثيل نمونه هايى از مَثَل هاى قرآنى بشارت و انذار الگو دهى موعظه و نصيحت اقامه براهين عقلى توضیحاتافزودن یادداشت جدید
(وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ)(190)و هر گاه وسوسه اى از شيطان به تو رسد، به خدا پناه ببر، كه او شنونده و داناست .ب ـ تـزيـيـن اعـمـال : عـمـل ديـگـر شـيـطـان بـراى گـمـراه كـردن انـسـانـهـا، تـزيـيـن اعـمـال آنـهـاسـت . شـيـطـان اعـمـال زشـت و نـنـگـيـن را كـه عقل در نظر بَدْوى نيز به قُبح آن حكم مى كند، چنان نيكو جلوه مى دهد كه متابعت آن براى انسان آسان مى شود.قرآن مجيد با بيان يك سنت كلى متذكر مى شود كه امت هاى پيامبران گذشته با رنج و سختى ها مـواجـه شـدنـد تـا بـه تـضـرع و خـضـوع در بـرابـر حـق بـپـردازنـد امـّا بـر عـكـس ، دل هاى آنها قساوت پيدا كرد و عامل اصلى در اين زمينه تزيين اعمالشان توسط شيطان بود :(... وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ ما كانوُا يَعْمَلوُنَ)(191)و شيطان هر كارى را كه مى كردند، در نظرشان زينت داد!در بـرخـى از آيـات هـم بـه ذكـر مـصـاديـقـى از ايـن تزيين پرداخته و نمونه هايى چون ستاره پرستى قوم سبا، مقاومت عاد و ثمود در برابر پيامبرانشان ، فرزند كشى مشركان ، صف آرايى دشـمـنـان پـيـامـبـر اكـرم (ص ) در جـنگ بدر در مقابل آن حضرت را نتيجه اين تزيين دانسته است .(192)در پايان اين بخش به ذكر آيه اى مى پردازيم كه در آن از زبان شيطان به همه روش ها و راه هاى نفوذ شيطان اشاره شده است .(قـَالَ فـَبـِمَـا اءَغْوَيْتَنِي لاََقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمََ ثُمَّ لاََّتِيَنَّهُم مِن بَيْنِ اءَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ اءَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ اءَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ)(193)گـفـت : اكـنـون كـه مـرا گمراه ساختى ، من بر سر راه مستقيم تو، در برابر آنها كمين مى كنم ! سـپـس از پـيـش رو و از پـشـت سـر، و از راسـت و چپ آنها به سراغشان مى روم ؛ و بيشتر آنها را شكرگزار نخواهى يافت !علامه طباطبائى (ره ) در شرح جهات چهارگانه فوق مى نويسد :چـون راه خـدا امـرى است معنوى ، ناگزير مقصود از جهات چهارگانه نيز جهات معنوى خواهد بود نـه جـهـات حـسّى . مقصود از بين ايديهم (جلو رويشان ) حوادثى است كه در زندگى براى آدمى پـيـش مـى آيـد، حـوادثـى كه خوشايند و مطابق آمال و آرزوهاى او يا ناگوار و مايه كدورت عيش اوسـت . چون ابليس در هر دو حال كار خود را مى كند. مراد از خلف (پشت سر) اولاد واعقاب اوست . چـون انـسـان نـسـبـت بـه آيـنـده اولادش نـيـز آمال و آرزوها دارد و درباره آنها از پاره اى مكاره مى انديشد. آرى ، انسان بقا و سعادت اولاد را بقاء و سعادت خود مى داند، از خوشبختى آنان خشنود و از نـاراحـتـى شـان مـكـدر و مـتـاءلم مـى شـود. انـسـان هـر چـه از حـلال و حـرام دارد هـمـه را بـراى اولاد خود مى خواهد تا بتواند آتيه آنان را تاءمين نمايد، و چه بـسـا خـود را در اين راه به هلاكت مى اندازد. و مقصود از سمت راست كه سمت مبارك و نيرومند آدمى اسـت سـعـادت و ديـن او اسـت و آمـدن شـيـطـان از دسـت راست به اين معنا است كه وى آدمى را از راه ديندارى بى دين مى كند و او را در بعضى از امور دينى وادار به افراط نموده به چيزهايى كه خـداونـد از آدمـى نـخـواسـتـه تـكليف مى كند و اين همان ضلالتى است كه خداوند آن را (اِتَّباعِ خـُطـُواتِ الشِّيـْطـانِ) نـام نهاده است . و منظور از سمت چپ ، بى دينى مى باشد، به اين معنا كه فـحـشـا و مـنـكرات را در نظر آدمى جلوه داده وى را به ارتكاب معاصى و آلودگى به گناهان و پيروى هواى نفس و شهوات وادار مى سازد.(194)2- طـاغـوت ها و سران : دسته ديگر از گمراه كنندگان ، طاغوت ها و سران گمراه در هر قوم و مـلت هـسـتـنـد؛ زيـرا از نـظـر روانـى مـعـمـولاً عـمـوم مـردم تـابـع رؤ سـاى خـود مـى باشند و در اعـمـال و رفـتـار از آنـان تقليد كرده و خود را مشابه آنان مى سازند، به گونه اى كه ضرب المـثـل مـشـهور است كه (النّاسُ عَلى دينِ مُلوُكِهِمْ) آنان با در دست داشتن مراكز قدرت و تصميم گيرى و با روحيه طغيان و سركشى ، امكانات جامعه را به انحصار خود درآورده و در جهت تاءمين اميال شخصى و برپايى