قوت روحي و جسمي پيامبر ( ص ) - انسان کامل نسخه متنی

حق چيزي است كه ذيحق بايد بگيرد ؟ بعضي مكتبها براين اساس است كه حق دادني است ، يعني آن حقي را كه ظالم گرفته است ، بايد پس بدهد . اگر ندادديگر نداده است ، [ چون ] حق دادني است نه گرفتني . مسيحيت براين اساس درست شده كه : به ظالم مي گوئيم حق را به تو بدهد ، تو كاري با او نداشته باش . اي كسي كه حقت پايمال شده است ! توصيه مي كنيم ، خواهش مي كنيم تا حق را به تو بدهند ، مبادا يك وقت خودت براي گرفتن حق قيام كني كه اين برخلاف شأن انسانيت و اخلاق است . از نظر اينها حق دادني است . يك عده مي گويند حق فقط گرفتني است .

مگر ممكن است انساني كه حقي را خورده است بيايد و به يك شكلي آن حق را بدهد ؟ يعني اينها منكر عاطفه و انسانيت و وجدان انساني هستند . از نظر اسلام ، حق هم گرفتني است و هم دادني ، يعني از دو جبهه بايد براي استيفاي حق مبارزه كرد كه مكتب اسلام بر همين اساس است .

اسلام آن كسي را كه حق را ربوده است با تعليم و تربيت خودش ، آماده پس دادن مي كند و كرده است ولي به اين قناعت نمي كند ، در عين حال به آن كسي كه حقش ربوده شده است مي گويد حق گرفتني است ، تو هم بايد براي حق خودت قيام كني و حق خودت را بگيري . جمله اي است كه علي ( ع ) در نامه معروف خودشان به مالك اشتر ، از پيغمبر ( ص ) نقل مي كند ، مي فرمايد : " فاني سمعت رسول الله ( ص ) يقول في غير موطن : لن تقدس امة حتي يؤخذ للضعيف حقه من
القوي غير متتعتع " (1) هيچ امت و قومي به مقام قداست و تقديس و به تعبير ما به مقام ترقي و رقاء نمي رسد مگر آنكه قبلا اين مرحله را گذرانده باشد كه ضعيف در مقابل قوي بايستد و حق خود را مطالبه كند ، بدون آنكه زبانش به لكنتي بيفتد .

يعني اسلام آن ضعيفي را كه حق خود را نمي تواند مطالبه كند ، به رسميت نمي شناسد . جامعه اي كه در آن ، ضعفا آنقدر ضعيف النفس باشند كه نتوانند حقوق خود را مطالبه كنند ، يك جامعه اسلامي نيست . مردهاي برتر خودمان درگذشته چگونه بوده اند ؟ اصلا خود پيغمبر ( ص ) چگونه انساني است ؟ يكي از مشخصات پيغمبر ( ص ) قوت روحي و قدرت بدني ، هر دو است . قوت روحي پيغمبر را تاريخ زندگي ايشان نشان مي دهد .

قوت روحي و جسمي پيامبر ( ص )

نويسنده كتاب " محمد پيامبري كه از نو بايد شناخت " ( 2 ) دو چيز را خوب پرورش داده است ( البته در اين كتاب نقاط ضعف زيادي هم هست ، بالاخره يك خارجي بر همه مدارك آنچنان كه بايد تسلط ندارد ) يكي از آن دو چيزي را كه خوب مجسم كرده ، اين است كه پيغمبر ( ص ) در شرايطي قرار مي گرفت كه از نظر سياسي و اجتماعي اميدش از همه جا قطع بود ، تمام شرايط عليه او بود و بين

1 نهج البلاغه ، نامه . 53

2.[ نويسنده اين كتاب كونستان و برژيل گيورگيو اهل روماني است ] .