مكتب ضعف
همانطور كه مكتب عقل نقطه مقابلي داشت كه منكر آن بود و مكتب عشق هم نقطه مقابلي داشت كه يك عده اساسا اين حرفها را از خيالات و اوهام مي دانستند ، مكتب قدرت هم نقطه مقابل دارد . بعضي در حد افراط ، قدرت را تحقير كرده اند و اساسا كمال انسان را در ضعف او دانسته اند . از نظر اينها انسان كامل ، يعني انساني كه قدرت ندارد ، زيرا اگر قدرت داشته باشد تجاوز مي كند . سعدي خودمان در يك رباعي چنين اشتباه بزرگي كرده است ، مي گويد :
من آن مورم كه در پايم بمالند
نه زنبورم كه از نيشم بنالند
نه زنبورم كه از نيشم بنالند
نه زنبورم كه از نيشم بنالند
كجا خود شكر اين نعمت گزارم
كه زور مردم آزاري ندارم( 1 )
كه زور مردم آزاري ندارم( 1 )
كه زور مردم آزاري ندارم( 1 )
نه آن مورم كه در پايم بمالند
نه زنبورم كه از نيشم بنالند
چگونه شكر اين نعمت گزارم
كه دارم زور و آزاري ندارم
نه زنبورم كه از نيشم بنالند
چگونه شكر اين نعمت گزارم
كه دارم زور و آزاري ندارم
كه دارم زور و آزاري ندارم
بديدم عابدي در كوهساري
چرا گفتم به شهر اندر نيائي
كه باري ، بند از دل برگشائي
قناعت كرده از دنيا به غاري
كه باري ، بند از دل برگشائي
كه باري ، بند از دل برگشائي
1 گلستان ، باب سوم ، حكايت دوم .