سلمه بن اكوع - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سلمه بن اكوع

سلمه از اصحابى است كه در بيعت تحت الشجره مجدداً با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بيعت كرد. كنيه وى ابو مسلم يا ابو اياس يا ابو عامر نقل شده است. او ابتدا در مدينه و سپس در ربذه سكنا گزيد. وى مردى شجاع، تيراندازى ماهر و فاضلى خيرخواه بود و جماعتى از مردم مدينه از او نقل حديث كرده اند. و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در حق وى فرمود: خير رجالنا سلمة بن الاكوع؛ سلمة بن اكوع از بهترين مردان ماست.

سلمه در هفت غزوه همراه رسول گرامى اسلام مجاهدت نمود. در غزوه ذى قرد پيامبر از او تمجيد و تجليل نمود. او در روز حديبيه با پيامبر خدا صلى الله عليه و آله تا پاى جان بيعت كرد. وى در مدينه به سال 64 يا 74 هجرى در سن هشتاد سالگى درگذشت. [ اسدالغابه، ج 2، ص 333. ]

ابن حجر وى را فرزند عمرو بن اكوع به شمار آورده و مى نويسد: او در بيعت رضوان شاهد بود و از پيامبر و برخى اصحاب نقل حديث نموده است. وفات او در سن 80 سالگى به سال 64 يا 74 هجرى بوده و او مردى شجاع و تيراندازى ماهر بوده است. [ تهذيب التهذيب، ج 3، ص 437. ]

اين صحابى دلاور و با فضيلت به گفته شيخ طوسى از اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام بوده است. [ رجال طوسى، ص 43، ش 13. ]

سلمه بن كهيل

شيخ طوسى و برقى، سلمة بن كُهيل را از اصحاب اميرمؤمنان على عليه السلام به شمار آورده اند. [ همان، ش 8 رجال برقى، ص 4. ]

ابن حجر، سلمه را فرزند كهيل بن حُصين حضرمى و كنيه اش را ابو يحيى و اهل كوفه مى داند. همو مى افزايد: وى از افراد زيادى مثل ابى جحيفه، جندب بن عبداللَّه و... نقل حديث كرده است و احاديث او متقن و وى از ثقات تابعين و از شيعيان على بن ابى طالب است. يحيى فرزند سلمه مى گويد: ولادت پدرم سال 47 هجرى و وفات او روز عاشورا به سال 121 هجرى بوده است. [ ر. ك: تهذيب التهذيب، ج 3، ص 442. ]

ابو داود مى گويد: وى در موقع قيام زيد بن على بن الحسين، او را از بى وفايى و جفاى مردم كوفه برحذر داشت و از او خواست كه قيام نكند؛ اما چون مؤثر واقع نشد، از زيد خواست كه به او اجازه دهد از شهر كوفه خارج شود و او اجازه داد و سلمه به يمامه سفر كرد. [ ر. ك: تهذيب التهذيب، ج 3، ص 442. ]

/ 390