سويد و نقل خبر غيبى از على - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


سويد و نقل خبر غيبى از على

ثابت ثمالى [ ثابت ثمالى ظاهراً همان ابو حمزه ثمالى است كه نامش ثابت فرزند دينار ابو صفيه است و لذا به ثابت بن دينار و به ثابت بن ابو صفيه هم نام برده شده است، لذا در الاختصاص، ص 280 اين حديث را از ابو حمزه ثمالى از سويد بن غفله نقل كرده است. ] مى گويد از سويد بن غفله شنيدم كه مى گفت: يكى از روزها كه امير مؤمنان عليه السلام براى مردم سخنرانى مى كرد و مردم را موعظه مى نمود، مردى از كنار منبر برخاست و عرض كرد: اى امير مؤمنان! از وادى القرى مى گذشتم، ديدم خالد بن عرفطه از دنيا رفته است، براى او استغفار كنيد. [ در كتاب الاختصاص در شرح حديث آورده است كه: آن مرد، به نوبت گفت: خالد بن عرفطه از دنيا رفته است و حضرت على عليه السلام فرمود: او نمرده است. مرد در تعجب رفت و گفت: سبحان اللَّه، من خبر مى دهم كه او مرده است و شما مى فرماييد نمرده است! حضرت فرمود: قسم به آن كه جانم در دست اوست، او نمى ميرد تا سرلشكر گروه گمراهى كه پرچم دار آن حبيب بن جمّاز است، گردد. ] امام فرمود: فوَ اللَّه ما ماتَ و لا يموتُ حتّى يَقودَ جَيشَ ضلالةٍ، صاحبُ لِوائه حبيبُ بنُ جمّازٍ؛ به خدا سوگند وى نمرده و نمى ميرد، تا آن هنگام كه سرلشكر گروه گمراهى گردد كه پرچم دار آن حبيب بن جمّاز است، گردد.

مردى از كنار منبر برخاست و گفت: من حبيب بن جمّاز و از شيعيان و دوستداران شمايم. "و به قولى اين خبر به گوش حبيب رسيد، خدمت حضرت آمد و گفت: من شيعه شمايم" امام فرمود: تو حبيب بن جمّازى؟ گفت: آرى. امام عليه السلام براى بار دوم او را سوگند داد كه: تو حبيب هستى؟ جواب داد: آرى به خدا قسم من حبيبم. امام فرمود: أما و اللَّه إنّك لحامِلُها، و لَتحمِلنَّها و لَتَدخُلَنَّ بها مِن هذا الباب. و أشارَ بها إلى باب الفيل بمسجد الكوفة؛ آگاه باش، به خدا سوگند تو حامل آن پرچمى و آنان را از اين در مسجد "باب الفيل" وارد خواهى كرد و به مسجد كوفه اشاره كرد.

ثابت مى گويد: به خدا قسم زنده بودم كه ابن زياد وقتى عمر سعد را براى كشتن حسين بن على عليه السلام به سوى عراق فرستاد. در ميان لشكر او، خالد بن عُرفطه در جلو، و حبيب بن جمّاز پرچم دار لشكرى بود كه از باب الفيل وارد مسجد كوفه شدند. [ شرح ابن ابى الحديد، ج 2، ص 286؛ ر. ك: ارشاد مفيد، ج 1، ص 329؛ الاختصاص، ص 280. ]

سهل بن سعد ساعدى انصارى

سهل از انصار خزرجى و از مشاهير اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله است. وى كنيه اش ابوالعباس يا ابو يحيى و نام او ابتدا حزن بود كه رسول خدا صلى الله عليه و آله او را سهل ناميد. [ اسدالغابه، ج 2، ص 366؛ ر. ك: الاصابه، ج 3، ص 200. ]

سهل، رسول خدا صلى الله عليه و آله را درك كرد و از او حديث شنيد، و به هنگام رحلت رسول خدا پانزده سال داشت. او از كسانى است كه عمر طولانى داشت و تا زمان حكومت حجاج بن يوسف ثقفى در قيد حيات بود. [ اسدالغابه، ج 2، ص 366، به الاصابه، ج 3، ص 200 رجوع شود. ] او از اصحاب امير مؤمنان بود و به ولايت آن حضرت ايمان كامل داشت. [ رجال طوسى، ص 43، ش 14. ]

/ 390