عن رسول الله عليه السلام ان لا حدكم ثلاثه اخلاء منهم من يمتعه بما ساله فذالك ماله ، و منهم خليل ينطق معه يلج القبر و لا يعطيه شيئا و لا يصحبه بعد ذلك فاوليك قرائبه و منهم خليل يقول والله انا ذاهب معك حيث ذهبت ولست مفارقك فذالك عمله ان كان خيرا و ان كان شرا 89 براى هر يك از شما سه دوست و رفيق وجود دارد، يكى آن دوستى كه تو را از خواهشهايت بهره مند مى سازد و خواسته هاى ترا جامه عمل و تحقق مى پوشد و آن دوست دارائى تو است ، دوست ديگر آن است كه با تو همقدم و همراه است ، دوست ديگر آن است كه با تو همقدم و همراه است تا به هنگامى كه در خانه قبر وارد شوى و پس از دفن از تو جدا مى شود نه به تو چيزى مى دهد و نه با تو مصاحبت مى نمايد و آن اقرباى تو مى باشند، اما دوست سوم همراه انسان مى ماند و آن رفيق ، عمل ما است حضرت فرمود كه عمل مى گويد به خدا قسم ، هر جا بروى من با تو مى آيم و هرگز از تو جدا نمى شوم خواه عملت خوب و خير باشد و خواه شر و ناپسند
آنچه خدا براى من خواسته دوست دارم
جابر بن عبدالله انصارى در هنگام بيمارى ، حضرت باقر عليه السلام كه جوانى نورسته بود عيادت كرد حضرت از حال جابر پرسيد؟ در پاسخ گفت اعيش و المشيب احب الى من الشباب و المرض من الصحه ، و الموت من الحيات زندگى را سپرى مى نمايم در حالى كه در نزد من پيرى از جوانى ، و بيمارى از تندرستى ، و مرگ از زندگى بهتر و محبوبتر است فقال الباقر عليه السلام اماانا فان شيبنى الله تعالى فالشيب احب الى وان شابنى فالشباب احب الى وان امرضنيفامرض احب ، الى و ان صححنى فاصحه و ان اما تنيفالموت و انا انى فالحيواه فقبل الجابر وجهه عليه السلام 90 پس آنگاه امام باقر ع به جابر فرمود اما من اگر خدا پيريم خواست ، پيريم را خواهانم ، اگر جوانيم خواست ، بيمارى و اگر تندرستى ام خواست ، تندرستى را دوست مى دارم ، آنچه را كه براى من مى پسندد، همان را دوست مى دارم ، پس جابر چهره و روى مبارك حضرتش را بوسيد و گفت رسول خدا صلى الله عليه و آله راست فرمودند، آنجا كه او معضلات و رموز علم و دانش را خواهد شكافت ، چنانچه گاو نر زمين را براى زراعت مى شكافد
حب و بغض در راه خدا فريضه است
قال رسول الله عليه السلام الحب فى الله فريضه والبغض فى الله فريضه رسول خدا فرمود دوست داشتن از براى خدا از واجبات است و دشمن از براى خداوند نيز از فرائض است
در دوستى و دوستدارى افراط نكنيد
پيامبر اكرم عليه السلام فرمود حبك للشيى يعمى و يصم 91 علاقه شديد به هر چيزى چشم و گوش را كور و كر مى نمايد افراط در دوستى و عشق و علاقه شديد شما به هر چيز زيان آور