آيه: 39 يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ - تفسیر نور سوره الرعد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر نور سوره الرعد - نسخه متنی

محسن قرائتی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه: 39 يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ

ترجمه:

خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند و ام الكتاب تنها نزد اوست .

نکته ها

بحثي پيرامون مقدّرات الهي .

مطابق آنچه از آيات و روايات بدست مي آيد مقدرات الهي بر دو نوع است :.

1- اموري كه مصلحت دائمي دارد و لذا قانونش هم دائمي است . مثل آيات ;(ما يبدّل القول لدّي ) (334) در كلام ما تبدّل راه ندارد. (كل ءك ءك عنده ج قدار) (335) هر چيزي در نزد پروردگار داراي حساب و كتاب دقيقي است . اينگونه مقدرات در لوح محفوظ ثبت است (ص لوح تفوظ) (336) و فقط مقربان الهي با اذن خداوند مي توانند بر آن آگاه شوند. (كتاب مرقوم . يلاك ده اثقرّبون ).

(337)

2- اموري كه غيرحتمي و مصالح آنها تابع اعمال و رفتار مردم است ، مثل توبه كردن مردم از گناه كه مصلحت عفو را درپي دارد، و يا دادن صدقه كه مصلحت دفع بلا را به همراه مي آورد و يا ظلم و ستم كه بخاطر مفسده اش قهر الهي را بدنبال دارد. يعني خداوند متعال در اداره ي نظام آفرينش دست بسته نيست و با حكمت و علم بي نهايتي كه دارد، مي تواند با تغيير شرايط، تغييراتي در آفرينش و قوانين آن بدهد. بديهي است كه اين تغييرات ، نشانه ي جهل خداوند متعال و يا تجديد نظر و پشيماني او نيست ، بلكه اين تغييرات بر اساس حكمت و تغيير شرايط و يا پايان دوره ي آن امر است .

قرآن مجيد در اين زمينه نمونه هاي زيادي دارد كه به چند نمونه اشاره مي كنيم :.

الف : (ادعوص استجب لكم ) (338) دعا كنيد تا من براي شما مستجاب كنم . انسان با تضرع ودعا مي تواند مصالح خود را بدست آورد و سرنوشت خود را تغيير دهد.

ب : (لعل ّاللّله ب دث بعد ذلك امرا) (339) قانون الهي در همه جا ثابت نيست ، شايد خداوند با پديد آمدن شرايط لازم ، برنامه جديدي را بوجود آورد.

ج : (كل ّ يوم هو ص شأن ) (340) ) خداوند، هر روز در شأ ن مخصوص همان روز است .

د: (فلاءّ زاغوا، ازاغ اللّه ) (341) چون راه انحرافي را انتخاب كردند، خدا هم منحرفشان ساخت .

ه\\\': (و لو ان ّ اهل القري آمنوا واتقوا لفتحنا علشم بركات ) (342) با ايمان و تقوي ، مسير قهر الهي به لطف و بركت تغيير مي يابد.

و: (ان اللّه لايغفّ مابقوم حط يغفّوا ما بانفي ك م ) (343) خداوند سرنوشت هيچ قومي را تغيير نمي دهد، مگر آنكه آنها با خودشان را تغيير دهند.

ز: (من تاب و آمن و عمل عملا صاگ ا فاولئك يبدّل اللّه سيئاس م حسنات ) (344) كساني كه توبه كنند، ايمان آورند وعمل نيكو انجام دهند، خداوند بديهاي آنانرا به خوبي تبديل مي كند.

ح : (ان عدد عدنا) (345) اگر شما برگرديد، ما هم برمي گرديم .

سؤال : اگر علم خدا عين ذات اوست و قابل تغيير نيست ، پس هر چه در علم او گذشته بايد به مرحله عمل برسد وگرنه جهل خواهد بود.

جواب : علم خدا بر اساس نظام علل واسباب است ، بدين صورت كه او علم دارد كه اگر از اين وسيله استفاده شود، اين نتيجه واگر از ديگري بهره برداري شود، آن سرانجام را درپي خواهد داشت و علم او جداي از علم بر اسباب وعلل نيست .. (346) يكي از ايراداتي كه اهل سنت بر شيعه وارد مي كنند اين است كه مي گويند:.

شيعه براي خداوند ((بداء )) قائل مي شوند و به گمان آنها ((بداء )) يعني تغيير در علم الهي و كشف خلاف براي خداوند، در حالي كه منظور شيعه از بداء ظاهر شدن چيزي است كه ما انسانها خلاف آنرا گمان مي كرديم .

((بداء )) در آفرينش ، نظير نسخ در قانون است ، مثل آنكه از ظاهر قانون و يا حكمي تصور كنيم كه دائمي است ، ولي بعد مدتي ببينيم كه عوض شده است . البته اين به معناي پشيماني و يا جهل قانونگذار نيست ، بلكه شرايط باعث بوجود آمدن اين تغيير در قانون شده است ، درست مانند نسخه اي كه پزشك با توجه به شرايط فعلي بيمار آنرا مي نويسد، اما به محض تغيير حال او، نسخه جديدي تجويز مي كند. لذا همانگونه كه نسخ در آيات را كه در واقع يك نوع بداء است ، همه فرق اسلامي از شيعه و سني قبول كرده اند، مي بايست بداء را با همين معنا و بياني كه آمد پذيرا باشند. پس بداء به معناي جهل ماست نه جهل خداوند.

نمونه هاي از بداء

1- ما گمان مي كرديم خداوند كه به حضرت ابراهيم (ع) فرمان ذبح فرزندش را داده است ، مي خواسته اسماعيل (ع) كشته و خونش بر زمين ريخته شود، اما بعدا ظاهر شد كه اراده ي الهي از اين امر، آزمايش پدر بوده است نه كشته شدن پسر.

2- ما از وعده خداوند با حضرت موسي (ع) تصور مي كرديم كه دوره ي مناجات سي شب است ، (و واعدنا موي ك ثلاثغ ليله ) (347) اما بعدا ظاهر شد كه از اول برنامه چهل شب بوده است ولي خداوند بجهت آزمايش ، آنرا در دو مرحله اعلام فرموده است ، ابتدا سي شب و سپس ده شب .

3- ما فكر مي كرديم كه قبله ي مسلمانان براي هميشه بيت المقدس است ، ولي آيات تغيير قبله براي ما ظاهر كرد كه قبله ي دائمي ، كعبه بوده است .

4- وقتي نشانه هاي قهر خدا پديد آمد، حتي حضرت يونس (ع) هم مطمئن شد كه عذاب الهي نازل و قوم كافرش نابود خواهند شد، لذا از ميان مردم بيرون رفت ، اما مردم ايمان آوردند و قهر الهي برطرف گرديد. (الاّ قوم يونس ثّا آمنوا كشفنا عش م ).

(348) به هر صورت معناي بداء جهل خداوند و عوض شدن علم او نيست ، زيرا خداوند از ابتدا مي دانست كه خون اسماعيل ريخته نخواهد شد، مدت مناجات موسي چهل شب است ، قبله دائمي مسلمانان ، كعبه خواهد بود و قوم يونس اهل نجات هستند، ولي ظاهر دستورات و حوادث به نحوي بود كه انسان تصور ديگري داشت . پس تغييري در علم خداوند پيدا نشده و اين ما هستيم كه داراي ديد تازه اي شده ايم .

بداء به اين معنا داراي اثرات تربيتي بسياري است ، از جمله اينكه انسان تا آخرين لحظه ي عمر، به تغيير شرايط اميدوار مي ماند، روحيه ي توكل در او زنده مي گردد، اسير ظواهر نمي شود، ايمان انسان به غيب و قدرت خداوند متعال بيشتر مي شود. با توبه ، صدقه ، مناجات و دعا تلاش مي كند تا مسير حوادث و قهر الهي را تغيير دهد.

امام صادق (ع) فرمودند: خداوند از همه انبياء همراه با توحيد، ايمان به بداء را نيز پيمان گرفته است . در حديث ديگر مي خوانيم : هر كس گمان كند براي خداوند مسئله جديدي روشن شده كه قبلا آنرا نمي دانسته از او تبرّي بجوييد.. (349)

پيام ها:

1- دست خدا براي تغيير در نظام تكوين يا تشريع باز است . (ج حوا اللّه مايشاء )

2- خداوند، آفرينش را به حال خود رها نكرده است . (ج حوا اللّه مايشاء ويثبت )

3- محو يا اثبات قوانين حاكم بر جهان هستي ، به دست خداست . (ج حوا اللّه ...)

4- محو و اثبات الهي بر اساس ، حكمت و علم است . (و عنده ام الكتاب )

6- جهان آفرينش دفتري دارد كه تمام حوادث در آن ثبت است . (الكتاب )


334-ق ، 229 رعد، 38 بروج ، 22
335-مطففين ، 52120 غافر، 60
336-طلاق ، 21 الرحمن ، 329صف ّف، 5
337-اعراف ، 569 رعد، 611 فرقان ، 70
338-اسرا، 88 شهيد مطهري
339-اعراف ، 142
340-يونس ، 98
341-تفسير نمونه

/ 44