مسائل اختلافى وضو در دوره اموى - وضوی پیامبر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وضوی پیامبر - نسخه متنی

سید علی شهرستانی؛ ترجمه: حسین صابری؛ ویراستار: حمید موفقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسائل اختلافى وضو در دوره اموى

افـزون بـر اخـتـلافهاى اصلى درباره وضو در جزئيات زير نيز در دوره اموى اختلاف وجود داشته است :

1 - آيا برگرداندن آب به سمت بالا در هنگام شستن دستها جايز است يا نه .

در اين مساءله برخى به
جـواز گـرايـيـده و بـرخـى بـه عدم جواز نظر داده اند.

در روايت شماره 2 و 5كه در همين فصل
گـذشـت راوى بـدان مـى پـردازد كـه امـام بـاقـر(ع ) آب را از سمت نوك انگشتان به طرف بالا
برنمى گرداند و همين نيز شيوه عملى رسول خدا(ص ) بود.

2 - آيـا بـراى مـسح سر و پاها برگرفتن آبى تازه مجاز است يا نه .

در روايت شماره 2 و5 كه پيشتر
گـذشت راوى درصدد بيان اين نكته است كه مسح بر خلاف شستن كه به آب برگرفتن نيازمند
است بدون آب تازه نيز تحقق مى يابد, و امام باقر(ع ) نيز با همان ترى باقيمانده از وضو سر و پاها را
مسح مى كرد.

3 - مسح به مقدارى از عضو هم كه باشد بسنده مى كند, بر خلاف شستن كه بايدهمه عضو را در بر
گيرد.

در حديث شماره 2 بدين نكته اشاره دارد.

4 - مـعنا و مقصود از كعب چيست ؟ امام باقر(ع ) بر اين تاءكيد مى كند كه كعب همان برآمدگى
روى پاست , نه آن دو برآمدگى كه در دو طرف پا قرار دارد.

5 - آيـا فـراتر رفتن از حد وضو جايز است يا نه ؟ امام بر اين تاءكيد دارد كه شستن براى بار اول , در
وضوى رسول خدا(ص ) نيز بوده است , شستن براى بار دوم هم دروضوى آن حضرت هست , اما هر
كه از اين اندازه فراتر رود خيره سرى و از حدود الهى تجاوز كرده است .

امام صادق (ع ) و امام باقر(ع ) تجاوز از حدود الهى به گذشتن از اندازه وضوتفسير كرد, و اين را
نـيز بيان داشته اند كه همين گونه وضو, وضوى كسى است كه در دين نوساخته ها به ميان آورده
است .

6 - آيـا گونه و گيجگاه نيز جزو صورت است يا نه .

اين يكى از ديگر مسائلى است كه در زمان امام
باقر(ع ) مطرح شد و امام در پاسخ زراره آن را بيان فرمود.

زراره از امـام پـرسيد: مرا از حد و اندازه صورت كه مى بايست آن سان كه خداوندفرموده است در
وضو شسته شود آگاه كن .

امام فرمود: صورت , يعنى همان كه خداوند فرموده و به شستنش در وضو فرمان داده و هيچ كس
را روا نـيست بر آن بيفزايد و از آن بكاهد كه اگر بيفزايد پاداش ندارد و اگربكاهد گناهكار است ,
آن انـدازه است كه از رستنگاه مو تا چانه در فاصله ميان انگشت ميانه و انگشت شست جاى بگيرد.

آنـچـه در فاصله اين دو انگشت , در آن حال كه دست بر روى چهره پهن شده است جاى گيرد از
صورت است و آنچه جز اين باشد از صورت نيست .

راوى پرسيد: آيا گيجگاه از صورت است ؟
فرمود: نه ((725))

7 - حـكم گوشها چيست ؟ آيا بايد آنها را شست يا بايد مسح كرد؟ آيا اين كه برخى گفته اند درون
گوش از صورت و برون آن از سر است درست است يا نه ؟
در كـافـى و تـهـذيـب آمـده است كه زراره مى گويد: پرسيدم : برخى مى گويند درون گوش از
صورت , و برون گوش از سر است .

چه مى فرماييد؟
امام باقر(ع ) فرمود: نه شستن آنها واجب است و نه مسح آنها ((726))
كـلـيـنى در حديثى ديگر از امام باقر(ع ) روايت مى كند كه فرمود: ... خداوندمى فرمايد: (فامسحوا
برؤوسكم و ارجلكم الى الكعبين ). پس اگر قدرى از سر يا قدرى از پا را ميان سر انگشتان تا كعب
مسح كند او را بسنده است .

راوى مى گويد: پرسيديم : كعب كدام است ؟
فرمود: اينجا ـ يعنى مفصل پايين تر از استخوان ساق .

پرسيديم : اين چيست ؟
فرمود: اين از استخوان ساق است و كعب پايين تر از آن است ((727))
در حـديـثـى ديگراست كه پس از وضو دست خود را بر برآمدگى روى پا نهاد وفرمود: اين همان
كعب است .

راوى ادامه مى دهد: آنگاه با دست خود به پايين تر از پى پاشنه اشاره كرد و فرمود:اين همان است .

در دعائم الاسلام آمده است : امام باقر(ع ) جواز مسح بر مقدارى از سر را به استناد حرف ب در آيه
جـايـز دانـسـتـه و فـرمـوده اسـت : مسح بر مقدارى از سر است , به استناد حرف ب در عبارت
برووسكم , آن گونه كه در تيمم نيز به استناد آيه (فامسحوابوجوهكم و ايديكم ) چنين است , چه ,
خـداوند مى داند كه غبار خاك بر همه چهره وهمه دست جارى نمى شود و از همين روى فرموده
است (بوجوهكم و ايديكم ) مسح سر و پا در وضو نيز به همين گونه است ((728))
شـهـيـد اول در كـتاب ذكرى پس از نقل اين گفته اصمعى كه كعب برجستگى دوطرف پا در
قـسـمـت پـايين ساق است اين حديث را آورده است : سلمه , از فراء مرا روايت كرد كه گفته است :
كـعـب در برآمدگى پاست ـ و آنگاه با پاى خويش اشاره كرد و گفت :اينجا.

ابوالعباس مى گويد:
آنچه اصمعى آن را كعب ناميده , نزد عرب , منجم خوانده مى شود.

شـهـيـد هـمـچنين مى آورد: از فراء برايم نقل كرده است كه گفت : محمد بن على بن حسين در
مجلى نشست و گفت : اين كعب است .

گفتند: اين گونه ؟
فرمود: نه , اين گونه نيست , بلكه اين گونه است ـ و در اين هنگام به برآمدگى روى پا اشاره كرد.

گفتند: اما مردم مى گويند بدين گونه است .

فرمود: نظر خاصه اين است و آن ديگرى نظر عامه است ((729))
از زراره روايت شده است كه گفت : به امام باقر(ع ) گفتم : آيا به من نمى گويى كه ازكجا دانستى
و از چه روى گفتى كه مسح به مقدارى از سر و مقدارى از پا درست است ؟
امـام خـنـديد و فرمود: اى زراره , رسول خدا(ص ) چنين فرموده , و بر همين شيوه آيه اى از كتاب
خداوند عزوجل نازل شده است , زيرا خداوند مى فرمايد: (فاغسلواوجوهكم ) و از اين درمى يابيم كه
بـايـد همه صورت را شست .

سپس مى فرمايد: (وايديكم الى المرافق ) و خداوند در اين جا دست تا
آرنـج را بـر صـورت عطف كرده است واز اين درمى يابيم كه مى بايست دستها تا آرنج شسته شود.

سـپـس در كلام فصل آورد وفرمود: (وامسحوا برؤوسكم ), و آنجا كه (برووسكم ) فرمود به واسطه
وجـود حـرف ب دريافتيم كه مسح بر مقدارى از سر است .

سپس آن سان كه دستها را بر صورت
عـطـف كـرده بـود پاها را بر سر عطف كرد و فرمود: (و ارجلكم الى الكعبين ) و از اين عطف برسر
دريـافـتـيم كه مسح بر مقدارى از پاست .

رسول خدا(ص ) هم آيه را براى مردم بدين گونه تفسير
كردند, اما مردم آن را تباه ساختند ((730))
هـر كس به روايتهاى رسيده از اهل بيت بنگرد به سير فقهى فروع بسيارى آگاهى خواهد يافت و
بـديـن بـاور خواهد گراييد كه آنچه از امام باقر(ع ) نقل شده است و نيزتاءكيد آن حضرت بر لزوم
ترتيب ميان اعضاى وضو,احتمالا, به ديدگاه ابوحنيفه و مالك وهم مسلكانشان مبنى بر عدم لزوم
ترتيب ميان اعضاى وضو نظر داشته است .

درباره ديگر فروع فقهى نيز همين حقيقت صادق است و
اگـر پـژوهشگرى سخن امام صادق (ع )را با ديدگاههاى مطرح در آن روزگار مقايسه كند و در
كنار آنها بنگرد از زاويه اى نزديك به واقعيت , به حكم شرعى خواهد رسيد.

آنـچه گذشت اندكى درباره سير تاريخى مساءله وضو و جزئيات آن در دوره اموى ونيز نگاهى به
روايـتـهـاى رسـيده از امام باقر(ع ) در اين باره بود.

در صفحات آينده به برخى از روايتهايى كه از
امامان ديگر نيز رسيده است نگاهى خواهيم افكند تا حقيقت اين موضوع روشنتر شود.

/ 163