بیشترلیست موضوعات شناسنامه كتاب مقدمه درآمد زمينه وضو در دوران پيامبر(ص ) دوران ابوبكر (11 - 13 ه) دوران عمر بن خطاب (13 - 23 - ه) دوران عثمان بن عفان (23 - 35 ه) دو متن بنيادين رخ دادن اختلاف درباره وضو چه كسى اختلاف را آغاز كرد برخى از شيوه هاى عثمان در اعلام وضوى جديد عثمان و توجيه تغيير سياست در شش ساله اخير خلافت تاءكيد عثمان بر وضوى خود بازگشتى به سرآغاز روايتهاى برساخته چكيده آنچه گذشت دوران على بن ابى طالب (ع ) (35 - 40 ه ق) دوره اموى (40 - 132 ه ق ) امويان و حركت در چهارچوب آراى عثمان گامهاى اموى وضع مردم مخالف در دوره امويان روايتهايى حاكى از مخالفت مردم با حكومت در مساءله وضو نگاهى و مقايسه اى روايتى مشكوك تدوين سنت نبوى و نقش حكمرانان در آن اين مروان كيست چكيده وچند ديدگاه پيشوايان دو مكتب در دوره اموى نام برخى از صحابيان معتقد به وضوى مسح يگانگى روايتها نزد علويين توجيه اختلافها يگانگى مواضع دينى موضع امام زين العابدين در مساءله وضو از وضوى زيد تا وضوى زيديه وضو در دوره نخست عباسى (132 - 232 ه ق ) فقه و نقش حكمرانان در آن تغيير برخى از مفهومهاى روايت برخى از پايه هاى سياست عباسيان نفس زكيه و منصور گفت و گويى ميان ابوحنيفه و امام صادق (ع ) پايبندى حكمرانان به فقه مخالف يا فقه علويين وضوى سه گانه با شستن اعضاى مسح
در دوران عباسى مسائل اختلافى وضو در دوره اموى مسائل اختلافى وضو در دوره عباسى نام برخى از تاءييدكنندگان وضوى مسح در دوره عباسى پايان سخن كتابنامه پاورقى توضیحاتافزودن یادداشت جدید
خداوندا, ميان ما و مردمانمان به آنچه حق است حكم كن ! پـروردگـارا, دلـهـاى ما را پس از روشن كردن به نور ايمان به زنگار ننشان و از پيشگاه خود ما را رحمتى فرست ((791)) پـروردگـارا, مـا به تو ايمان آورديم ,از پيامبرت پيروى كرديم , راه سنت او در پيش گرفتيم , اهل بيت و صحابيان او را كه بر راه وى گام نهادند, در پرتو هدايت او را جستند,دعوت حق را شنيدند و بـدان گوش سپردند و آن را به جان پذيرفتند و هم فرايض و سنن دين را برپا داشتند به دوستى برگزيديم .پـروردگـارا, مـا بـه پـيـامبرت ايمان آورديم و از منافقانى كه بر نفاق ماندند و دامهاى بلادر راه پيامبرت گستردند و به جان به او ايمان نياوردند و تنها براى حفظ جان و مال خودواژه هاى اسلام و مسلمانى را بر زبان آوردند بيزارى مى جوييم .هـم از آنـان كه با پيامبر خدا(ص ) مخالفت ورزيدند بيزارى مى جوييم , كسانى كه خداوند در قرآن درباره شان فرمود: هركس پس از آشكار شدن راه هدايت با پيامبر(ص )مخالفت ورزد و از شيوه اى جز راه مؤمنان پيروى كند او را بدان سوى كه خود خواهدبگردانيم [و بدان واگذاريم ] و به دوزخ درآوريم ((792)) پـس اين دعاى امام سجاد(ع ) درباره صحابه را بر زبان مى آوريم كه : خدايا بر اصحاب محمد(ص ) درودى ويژه فرست , آنها كه به نيكى او را همراهى كردند, در يارى اوسرفرازانه آزموده شدند, او را در ميان خويش گرفتند و به سلك ياران او شتافتند, درايمان آوردن به دعوت او بر يكديگر پيشى جـسـتـند و آنگاه كه جهت رسالت و پيامهاى خود را بديشان رساند بدو گرويدند و در راه سربلند ساختن خواسته و مكتب او ازهمسران و فرزندان جدا شدند و در پابر جا كردن پيامبرى او باپدران و فـرزندان جنگيدند, همان صحابيانى كه چون به ريسمان او چنگ زدند خاندانها آنان را وانهادند وچون در سايه خويشاوندى با پيامبر(ص ) آرامش يافتند خويشاوندان از ايشان دورى گزيدند.پس خـدايـا, آنچه را براى تو و در راه تو فدا كردند و واگذاشتند از ياد بر و در برابرآن كه مردمان را به راه تو درآوردند و همراه با پيامبرت منادايان اين راه شدند آنان را ازخشنودى خويش برخوردار ساز و بـه پـاس آن كـه در راه تـو سـرزمـين و خانه و كاشانه خودرا رها كردند و از گشايش و آسايش زندگى به سختى و تنگدستى درآمدند سپاس ايشان بدار.ايـن ديدگاه ما درباره صحابه است و ما درباره آنان و نيز درباره اهل بيت همين رامى گوييم كه اميرمؤمنان در چند جاى نهج البلاغه فرموده است : پـس كـجـا مـى رويـد؟ و كـى بـاز مـى گـرديـد؟ كـه مـلامـتـهـا بـرپـا دليلها هويدا و نشانه ها بـرجـاسـت ,گـمـراهـى تـا كـجا؟ سرگشتگى تا كى و چرا؟ خاندان پيامبرتان ميان شماست كه زمامداران حق ويقينند, پيشوايان دينند و با ذكر جميل و گفتار راست قرينند.پس همچون قرآن , نيك حرمت آنان را در دل بداريد و چون شتران تشنه كه به آب خور روند روى به آنان آريد.مردم , از خـاتـم پـيـامـبران (ص ) فرا گيريد: مى ميرد از ما آن كه مى ميرد و مرده نيست , و مى پوسد آن كـه مـى پـوسـد و پـوسـيده نيست .پس مگوييد آنچه را نمى دانيد.كه بيشتر حق در چيزى است كـه مـنـكـر آنـيـد, و آن را كه بر او حجتى نداريد ـ و آن منم ـ معذور شماريد.آيا حكم قرآن را در مـيـان شما جارى نداشتم و دو فرزندم را و خاندان پيامبر(ص ) را براى شما نگذاشتم ؟ رايت ايمان رادر ميان شما پابرجا كردم و مرزهاى حلال و حرام را برايتان جدا ((793)) در خطبه اى ديگر مى فرمايد: پـس دعـوت كننده را پاسخ دهيد و فرمانروا را فرمان ببريد, به درياهاى فتنه در شدند و بدعتهارا گـرفـتـنـد و سـنتها را وانهادند.مؤمنان به گوشه اى رفتند و گمراهان دروغزن به زبان آمدند وسخن گفتند, ما خاصگان و گنجوران نبوت و درهاى رسالتيم .به خانه ها جز از درهاى آن نتوان در آمد و هر كه جز از در به خانه درآمد او را دزد خواندند.اينان [اهل بيت ] مصداقهاى آيتهاى بلند معنى قرآن و گنجينه هاى خداى رحمانند ((794)) هم در جايى ديگر مى فرمايد: بـه خـدا دانـسـتم رساندن پيامها را و انجام دادن وعده ها را و بيان داشتن امر ونهى ها را.درهاى حـكـمـت الهى نزد ما اهل بيت گشوده است و چراغ دين باراهنمايى ما افروخته است .بدانيد كه راههاى دين يك راه است و آن راست وكوتاه است .كسى كه آن راه را در پيش گيرد به منزل رسد و غنيمت برد و كسى كه در آن نرود گمراه و پشيمان شود ((795)) در خطبه اى ديگر مى فرمايد: آنان دانش را زنده كننده و نادانى را ميرانده بردباريشان شما را از دانش آنان خبر دهد و برون آنان از نـهـان , و خـاموش بود نشان از حكمت بيان .نه با حق ستيزند و نه در آن خلاف دارند.ستونهاى دينند و پناهگاهها كه مردمان را نگاه مى دارند.حق به آنان به جاى خود باز گرديد وباطل از آنجا كه بود رانده شد و زبانش از بن بريد.دين را چنان كه بايد دانستند و فرا گرفتند وبكار بستند, نه كه تنها آن را را شنفتند و به ديگران گفتند, كه راويان دانش بسيارند, ليكن پاسداران آن اندك به شمار ((796)) سرانجام در خطبه اى ديگر مى فرمايد: از اين امت كسى را با خاندان محمد همپايه نتوان پنداشت , و هرگز نمى توان پرورده نعمت ايشان را در رقـبـت آنـان داشـت كـه آل مـحـمـد پـايـه دين و ستون يقينند.هر كه از حد درگذرد به آنـان بـازگـردد و هـر كـه وامـانـد بـديـشـان درپـيوندد.حق ولايت , خاص ايشان است و ميراث پيامبر(ص )مخصوص آنان ((797)) البته افزون بر اين نمونه ها سخنان ديگرى نيز از آن حضرت در فضيلت اهل بيت ونكوهش امويان و فريبكارى و گمراه كنندگى آنان و نقشى كه در گمراهى و دور شدن امت از راه رسول خدا(ص ) داشتند رسيده است .