وضوی پیامبر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وضوی پیامبر - نسخه متنی

سید علی شهرستانی؛ ترجمه: حسین صابری؛ ویراستار: حمید موفقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خداوندا, ميان ما و مردمانمان به آنچه حق است حكم كن !
پـروردگـارا, دلـهـاى ما را پس از روشن كردن به نور ايمان به زنگار ننشان و از پيشگاه خود ما را
رحمتى فرست ((791))
پـروردگـارا, مـا به تو ايمان آورديم ,از پيامبرت پيروى كرديم , راه سنت او در پيش گرفتيم , اهل
بيت و صحابيان او را كه بر راه وى گام نهادند, در پرتو هدايت او را جستند,دعوت حق را شنيدند
و بـدان گوش سپردند و آن را به جان پذيرفتند و هم فرايض و سنن دين را برپا داشتند به دوستى
برگزيديم .

پـروردگـارا, مـا بـه پـيـامبرت ايمان آورديم و از منافقانى كه بر نفاق ماندند و دامهاى بلادر راه
پيامبرت گستردند و به جان به او ايمان نياوردند و تنها براى حفظ جان و مال خودواژه هاى اسلام
و مسلمانى را بر زبان آوردند بيزارى مى جوييم .

هـم از آنـان كه با پيامبر خدا(ص ) مخالفت ورزيدند بيزارى مى جوييم , كسانى كه خداوند در قرآن
درباره شان فرمود: هركس پس از آشكار شدن راه هدايت با پيامبر(ص )مخالفت ورزد و از شيوه اى
جز راه مؤمنان پيروى كند او را بدان سوى كه خود خواهدبگردانيم [و بدان واگذاريم ] و به دوزخ
درآوريم ((792))
پـس اين دعاى امام سجاد(ع ) درباره صحابه را بر زبان مى آوريم كه : خدايا بر اصحاب محمد(ص )
درودى ويژه فرست , آنها كه به نيكى او را همراهى كردند, در يارى اوسرفرازانه آزموده شدند, او را
در ميان خويش گرفتند و به سلك ياران او شتافتند, درايمان آوردن به دعوت او بر يكديگر پيشى
جـسـتـند و آنگاه كه جهت رسالت و پيامهاى خود را بديشان رساند بدو گرويدند و در راه سربلند
ساختن خواسته و مكتب او ازهمسران و فرزندان جدا شدند و در پابر جا كردن پيامبرى او باپدران
و فـرزندان جنگيدند, همان صحابيانى كه چون به ريسمان او چنگ زدند خاندانها آنان را وانهادند
وچون در سايه خويشاوندى با پيامبر(ص ) آرامش يافتند خويشاوندان از ايشان دورى گزيدند.

پس
خـدايـا, آنچه را براى تو و در راه تو فدا كردند و واگذاشتند از ياد بر و در برابرآن كه مردمان را به
راه تو درآوردند و همراه با پيامبرت منادايان اين راه شدند آنان را ازخشنودى خويش برخوردار ساز
و بـه پـاس آن كـه در راه تـو سـرزمـين و خانه و كاشانه خودرا رها كردند و از گشايش و آسايش
زندگى به سختى و تنگدستى درآمدند سپاس ايشان بدار.

ايـن ديدگاه ما درباره صحابه است و ما درباره آنان و نيز درباره اهل بيت همين رامى گوييم كه
اميرمؤمنان در چند جاى نهج البلاغه فرموده است :
پـس كـجـا مـى رويـد؟ و كـى بـاز مـى گـرديـد؟ كـه مـلامـتـهـا بـرپـا دليلها هويدا و نشانه ها
بـرجـاسـت ,گـمـراهـى تـا كـجا؟ سرگشتگى تا كى و چرا؟ خاندان پيامبرتان ميان شماست كه
زمامداران حق ويقينند, پيشوايان دينند و با ذكر جميل و گفتار راست قرينند.

پس همچون قرآن ,
نيك حرمت آنان را در دل بداريد و چون شتران تشنه كه به آب خور روند روى به آنان آريد.

مردم ,
از خـاتـم پـيـامـبران (ص ) فرا گيريد: مى ميرد از ما آن كه مى ميرد و مرده نيست , و مى پوسد آن
كـه مـى پـوسـد و پـوسـيده نيست .

پس مگوييد آنچه را نمى دانيد.

كه بيشتر حق در چيزى است
كـه مـنـكـر آنـيـد, و آن را كه بر او حجتى نداريد ـ و آن منم ـ معذور شماريد.

آيا حكم قرآن را در
مـيـان شما جارى نداشتم و دو فرزندم را و خاندان پيامبر(ص ) را براى شما نگذاشتم ؟ رايت ايمان
رادر ميان شما پابرجا كردم و مرزهاى حلال و حرام را برايتان جدا ((793))
در خطبه اى ديگر مى فرمايد:
پـس دعـوت كننده را پاسخ دهيد و فرمانروا را فرمان ببريد, به درياهاى فتنه در شدند و بدعتهارا
گـرفـتـنـد و سـنتها را وانهادند.

مؤمنان به گوشه اى رفتند و گمراهان دروغزن به زبان آمدند
وسخن گفتند, ما خاصگان و گنجوران نبوت و درهاى رسالتيم .

به خانه ها جز از درهاى آن نتوان
در آمد و هر كه جز از در به خانه درآمد او را دزد خواندند.

اينان [اهل بيت ] مصداقهاى آيتهاى بلند
معنى قرآن و گنجينه هاى خداى رحمانند ((794))
هم در جايى ديگر مى فرمايد:
بـه خـدا دانـسـتم رساندن پيامها را و انجام دادن وعده ها را و بيان داشتن امر ونهى ها را.

درهاى
حـكـمـت الهى نزد ما اهل بيت گشوده است و چراغ دين باراهنمايى ما افروخته است .

بدانيد كه
راههاى دين يك راه است و آن راست وكوتاه است .

كسى كه آن راه را در پيش گيرد به منزل رسد
و غنيمت برد و كسى كه در آن نرود گمراه و پشيمان شود ((795))
در خطبه اى ديگر مى فرمايد:
آنان دانش را زنده كننده و نادانى را ميرانده بردباريشان شما را از دانش آنان خبر دهد و برون آنان
از نـهـان , و خـاموش بود نشان از حكمت بيان .

نه با حق ستيزند و نه در آن خلاف دارند.

ستونهاى
دينند و پناهگاهها كه مردمان را نگاه مى دارند.

حق به آنان به جاى خود باز گرديد وباطل از آنجا
كه بود رانده شد و زبانش از بن بريد.

دين را چنان كه بايد دانستند و فرا گرفتند وبكار بستند, نه
كه تنها آن را را شنفتند و به ديگران گفتند, كه راويان دانش بسيارند, ليكن پاسداران آن اندك به
شمار ((796))
سرانجام در خطبه اى ديگر مى فرمايد:
از اين امت كسى را با خاندان محمد همپايه نتوان پنداشت , و هرگز نمى توان پرورده نعمت ايشان
را در رقـبـت آنـان داشـت كـه آل مـحـمـد پـايـه دين و ستون يقينند.

هر كه از حد درگذرد به
آنـان بـازگـردد و هـر كـه وامـانـد بـديـشـان درپـيوندد.

حق ولايت , خاص ايشان است و ميراث
پيامبر(ص )مخصوص آنان ((797))
البته افزون بر اين نمونه ها سخنان ديگرى نيز از آن حضرت در فضيلت اهل بيت ونكوهش امويان و
فريبكارى و گمراه كنندگى آنان و نقشى كه در گمراهى و دور شدن امت از راه رسول خدا(ص )
داشتند رسيده است .

/ 163