وضوی پیامبر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وضوی پیامبر - نسخه متنی

سید علی شهرستانی؛ ترجمه: حسین صابری؛ ویراستار: حمید موفقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امـا آنـچه در اين ميان جالب توجه مى نمايد اين است كه خليفه خود شخصا عهده دار مساءله وضو
شـده اسـت .

عـلـت ايـن كـار چـيـسـت ؟ و چـرا مسلمين روايت خليفه در موردوضوى پيامبر را
صـحـيـح تـريـن و قـابـل اعـتـمادترين روايت در اين باب دانسته اند؟ در حالى كه صورت وضوى
پيامبر(ص ) از بزرگان صحابه و همراهان وهمدمان هميشگى آن حضرت نقل نشده است ؟ و نيز در
حـالـى كـه پـيامبر(ص ) صدها تن از اين گونه صحابه داشت كه با وى مى زيستند و او را در ميان
داشـتـنـد و افـزون بـر اين بسيارى از آنان هم اهل فقه و راوى حديث بودند كه ديدگاه اسلام در
زمينه هاى مختلف زندگى را براى ما نقل كردند.

با اين وصف چگونه از اين صحابه پيامبر(ص ) روايتى درباره چگونگى وضوى آن حضرت نقل نشده
است ؟ آيا مى توان پذيرفت و باور كرد كه زمينه و دلايلى كه تبيين وضورا ايجاب كند وجود داشته
و در عين حال اين صحابيان فراوان و نزديك به پيامبر(ص ) ازاين كار خوددارى ورزيده اند؟
چـرا عـثـمان با آن كه در دوران زمامدارى اش از مشكلات و بحرانهاى شديدى درزمينه عملكرد
سياسى , سياست مالى , شيوه فقهى و حتى سبك انديشه و ديگر زمينه هارنج مى برد, شخصا بر وضو
ـ به طور خاص ـ چنين تاءكيد داشت ؟
لازم اسـت بـگـويـيـم : حالت طبيعى برخورد با مساءله وضو چنين اقتضا داشت كه متون حاكى از
وضوى پيامبر(ص ) از صحابيانى چون انس بن مالك , عبد اللّه مسعود, عمار بن ياسر, ابوذر غفارى ,
جـابـر بـن عـبـد اللّه انـصـارى , مـعـاذ بن جبل و اءبى بن كعب , و اءبوسعيدالخدرى , و همسران و
خـدمـتـگـزاران و وابـسـتـگان پيامبر(ص ) و ديگر كسانى نقل شود كه ازرسول خدا(ص ) جدايى
نداشتند, نه آن كه اين نقل به گروهى محدود چون عثمان ,عبداللّه بن عمرو بن عاص و ربيع بنت
معوذ و... اختصاص يابد.

چـرا با آن كه طبيعت اوضاع اقتضا مى كند در احاديث وضو, نقل به حد افاضه برسدو راويان هم از
كـسـانـى باشند كه احاديث فراوان نقل كرده اند, نقل حديث وضو تنها اززبان راويانى است كه در
گروه آنها كه كمتر روايت دارند جاى مى گيرند؟
چـنـين مى نمايد كه در پشت اين ظاهر حقيقتى ديگر نهفته باشد, بويژه آن هنگام كه مى بينيم از
شيخين نيز روايتى در تبيين وضو نرسيده است !
آيا شيخين از بزرگان صحابه و از نخستين مسلمانان نبودند؟
آيا آنان از عثمان آگاه تر نبودند و ديدگاهى فراگيرتر و روايتى استوارتر از اونداشتند؟
اگـر چـنين بوده است چگونه مى توان پذيرفت كه آن دو با اين كه در رساندن آموزه هاى دينى به
مردمان سختگير و كوشا بودند موضوع عبادى چنين با اهميتى را وانهادند؟
حتى اگر از روى مماشات بپذيريم جنگهاى با مرتدان و فتح عراق و بحرين وهمانند اينها ابوبكر را
از پـرداخـتـن بـه برخى از مسائل فقه و قانون بازداشته است , درباره خليفه دوم نخواهيم توانست
چنين چيزى را بپذيريم , بويژه آن كه در تاريخ آمده است :خليفه دوم شلاق بر مى داشت و در كوچه
و بازار مى گشت تا اگر نشانه اى از فساد مى بيندآن را از ميان ببرد و نيز احكام سنن و آدابى را كه
فـرا گـرفـتـنـش بر مردم لازم است به آنان بياموزد.

همچنين آمده است به مسائل فقه اهتمامى
فـراوان داشـت و گرههايى راكه در اين زمينه پيش مى آمد مى گشود و اگر مساءله اى دشوار در
ميان بود بزرگان صحابه را فرامى خواند و با آنان رايزنى مى كرد و آنگاه نتيجه فقهى مطلوب را از
ايـن رايـزنـى بـيـرون مـى كـشيد, براى نمونه مى بينيم كه بحثهاى فقهى و علمى را با صحابيان
معاصرين چون على بن ابى طالب , عبداللّه بن عباس , زبير, طلحه , عبداللّه بن مسعود و ديگران در
ميان مى گذارد و از آنان نظر مى خواهد.

ايـنـك مـى توان پرسيد: اگر در آغازين دوره پس از درگذشت پيامبر(ص ) اختلافى درباره وضو
وجود داشته , چگونه مساءله اى با اين اهميت به محفل اين صحابيان راه نيافته است ؟
ايـن نـشـانه ها همه بر اين حقيقت تاريخى تاءكيد مى كند كه در آن آغازين دوره ,مسلمانان درباره
وضـو مـشـكـل نـداشتند, و مساءله از آن اندازه بداهت و فراگسترى برخوردار بود كه از اوليات
رسـالـت محمدى و مسلمات انكار ناپذير آن شمرده مى شد.

و هيچ شك و ترديد و ابهامى در اين
باره در ميان نبود.

/ 163