وضوی پیامبر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

وضوی پیامبر - نسخه متنی

سید علی شهرستانی؛ ترجمه: حسین صابری؛ ویراستار: حمید موفقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كامل ساختن وضو (اسباغ الوضوء)

دربـاره اسـباغ وضو (كامل ساختن وضو) احاديثى در صحيح مسلم به چهار طريق وهمچنين در مـوطـاء مـالـك بـه نـقـل از ابـوعـبـداللّه سالم آمده است كه گفت : روزى كه سعدبن ابى وقاص
درگذشت بر همسر پيامبر(ص ) عايشه وارد شدم .

عبدالرحمن بن ابى بكر نيزوارد شد و نزد او وضو
گـرفـت .

عـايـشـه گـفت : اى عبدالرحمن , وضو را كامل بگير, كه ازرسول خدا(ص ) شنيدم كه
مى فرمايد: واى بر پس آيندگان از آتش ! ((323))
عـايـشـه آهـنـگ آن داشت كه از رهگذر جمله وضو را كامل بگير و نيز روايت نبوى واى بر پس
آيندگان از آتش ! مخاطب را به لزوم شستن اعضا رهنمون شود.

اينك مى پرسيم : اين دو روايت تا چه اندازه بر مقصود خليفه دلالت دارد؟ چرامدافعان شيوه خليفه
پيوسته براى اثبات لزوم شستن اعضاى مسح و سه بار شستن همه اعضا بر مفاهيمى چون وضو را
نـيكو سازيد يا وضو را كامل بگيريد يا واى برآيندگان از آتش ! استدلال مى كنند؟ و چرا اغلب
احاديث باب شستن پا در صحيح ها ومسندهاى اهل سنت همين حديث واى بر آيندگان ! است و
در اين باب به هيچ وجه وضوى پيامبر(ص ) وصف نشده است ؟
ايـن در حالى است كه روايتهاى فراوان اسباغ وضو در صحاح از كسانى چون على بن ابى طالب ,
عـمـر بـن خطاب , ابوهريره , انس بن مالك , ابن عباس , ابومالك اشعرى ,ابوسعيد, ثوبان , لقيط بن
صـبـره و كـسانى ديگر نقل شده اما اينها هيچ كدام نه كسى را برسخن خود گواه گرفته اند و نه
همانند عثمان آن اندازه سوگندهاى مؤكد بر زبان آورده اند.

بـديـن سان روشن مى شود كه خليفه در وراى تاءكيد بر نكو ساختن و كامل ساختن وضو قصد جا
انـداختن چيزى را داشته كه در ذهن خود او بوده , و براى رساندن وقبولاندن آن به ديگران تلاش
مـى كـرده اسـت , و گـرنه براى احاديثى كه ميان مسلمانان پذيرفته شده است نه نيازى به گواه
گرفتن است و نه نيازى به آن همه سوگندهاى آميخته به تاءكيد.

پس در دل اين تاءكيد چيزى ديگر نهفته است و آن اين كه خليفه مى خواهد از گذربهره گرفتن
از مفهومى ثابت و پذيرفته شده و با دادن معنايى تازه به آن ديدگاه نو خويش را ثابت كند و مردم
را بر گرد همين ديدگاه گرد آورد.

عبارت وضو را نكو سازيد ووضو را كامل بگيريد همچنين
بدان اشاره دارد كه در وضو تقدس بيشترى مى بايست ومسح داراى تقدس مثل شستن نيست .

از هـمين جا مى فهميم كه چرا امام على (ع ) بر رد راءى و قياس و بر لزوم برگرفتن احكام شرع از
كـتـاب و سـنت تاءكيد دارد.

او اين سخن رسول خدا(ص ) را از ياد نبرده است كه فرمود: اين امت
مـدتـى بـه كـتـاب خدا عمل مى كند, سپس مدتى به سنت پيامبرخدا(ص ) و سپس به راءى عمل
مى كند... آن هنگام كه به راءى عمل كردند گمراه شدند وگمراه كردند ((324))

به هر روى با آنچه گذشت مى توان موارد اختلاف ميان عثمان و مخالفان صحابى اودر مساءله زير
را در چند مساءله زير خلاصه كرد:

1 - در شمار دفعات شستن : خليفه بر اين كه به جاى دو بار بايد سه بار اعضا راشست تاءكيد داشت
و از صحابه در اين باره گواهى خواست .

2 - در جـايـگـزينى شستن به جاى مسح كشيدن كه خليفه در اين باره هم ـ آن سان كه در روايت
علقمه گذشت ـ از صحابه گواهى خواست .

بر اين پايه , ما گواهى خواستن خليفه از صحابه بر اين دو مساءله را نشان اختلاف اوبا مخالفان در
اين دو مساءله مى دانيم و از همين جاست كه دو مفهوم زير را بر مى گيريم :
الف : وضوى با سه بار شستن و شستن اعضاى مسح كه همان وضو به شيوه خليفه است ,
ب ـ وضوى با دو بار شستن و مسح سر و پا كه همان شيوه وضوى مخالفان خليفه است .

بـديـن سـان خـليفه با جايگزين كردن وضوى با دو بار شستن و مسح سر و پا باوضوى با سه بار
شستن اعضا و شستن اعضاى مسح مكتب تازه اى را در برابر سنت مبارك نبوى بنيان نهاد.

/ 163