4 - تلبيه
نسائى و بيهقى در سنن خود از سعيد بن جبير نقل كرده اند كه گفت : ابن عباس درعرفه بود.وى گفت : چه شده است كه صداى تلبيه مردم را نمى شنوم ؟گفتم : از معاويه مى ترسند.ابـن عـبـاس از خيمه اش بيرون رفت و گفت : لبيك اللهم لبيك , هر چند معاويه ناخشنود شود.خدايا, اينان را لعنت كن كه از كينه با على (ع ) سنت را وانهادند ((337))
سـندى در تعليقه خود بر سنن نسائى مى گويد: از كينه على (ع ) يعنى به واسطه كينه با او, چرا
كـه عـلـى (ع ) بـه سـنـتـهـا (مـسـتـحبات ) پايبند بود و آنان از سر كينه و دشمنى بااو سنتها را
واگذاشتند ((338))
ابـن حـزم در الـمـحـلـى آورده اسـت : رسـول خدا(ص ) و ابوبكر و عمر تا هنگام رمى جمره تلبيه
مى گفتند ((339)) ابن حزم در اين روايت از عثمان سخنى به ميان نياورده است .از عـبـدالـرحمن بن يزيد روايت شده است كه گفت : عبداللّه بن مسعود هنگامى كه ازمكه آهنگ
عرفه كرد لبيك گفت .پس او را گفتند: از كجا چنين كارى آورده اى ؟ درصحيح مسلم است كه
پس از لبيك گفتن عبداللّه بن مسعود, گفتند: آيا اين مرد از عربهاى بيابان نشين است ؟
او در پـاسـخ گـفت : مردم فراموش كرده اند يا گمراه شده اند؟ من از همان كه سوره بقره بر وى
نازل شده است شنيدم كه مى گويد: لبيك اللهم لبيك ((340))
ايـن دو روايت اخير بدان اشاره دارد كه عثمان تلبيه گفتن را خوش نداشت و مردم را به ترك آن
خـو داده بـود تـا جـايـى كه انجام آن را بيرون از دين مى شمردند.معاويه نيز,چونان كه از روايت
نخست برمى آيد, راه خليفه را پى گرفت .آنـچه گذشت تنها نمونه اى از روايات فراوانى است كه در جاى جاى كتابها پراكنده است و همه بر
ايـن دلالـت مـى كـنـد كـه مـعـاويـه بـه شـيوه عثمان پايبند بود و براى گسترش فقه عثمان و
ديدگاههاى فقهى او مى كوشيد.