3 - انس بن مالك و حجاج بن يوسف ثقفى
طـبـرى به سند خود از حميد نقل كرده است كه گفت : در حالى كه ما نزد انس بوديم موسى بن انس به وى گفت : اى ابو حمزه , حجاج در اهواز و در حالى كه ما با او از وضوسخن داشتيم براى ماخـطـبـه ايـراد كـرد و گفت : صورت و دستهايتان را بشوييد و سر وپايتان را مسح كنيد.اما براى
آدميزاده هيچ جا آلوده تر از پاها نيست , كف پا و روى پا و دوطرف مچ پا را بشوييد...
در اين هنگام انس گفت : خداوند راست گفت و حجاج دروغ گفت .خداوندمى فرمايد: به سر و
پـاهايتان مسح بكشيد ((382)) طبرى همين روايت را به سند وعبارتى ديگر همانند عبارت فوق
نيز آورده است .در تـفسير قرطبى به سند وى از موسى بن انس آمده است كه به پدرش خبر دادحجاج مردم را به
شـسـتن پا در وضو فرمان داده است .انس كه اين خبر شنيد گفت :خداوند راست گفته و حجاج
دروغ گفته است .خداوند فرموده است : به سر و پاهايتان مسح بكشيد.در حديث ديگرى چنين آمده است : حجاج در اهواز خطبه خواند و در خطبه اش مردم را به شستن
پا در وضو فرمان داد.انس بن مالك اين خبر را شنيد و گفت : خداوندراست گفت و حجاج دروغ
گفته است .خداوند مى فرمايد: به سر و پاهايتان مسح بكشيد ((383))
قـرطبى پس از اين گفته كه انس چون بر پاهايش مسح مى كشيد آنها را تر مى كردمى افزايد: از
انس روايت شده كه آيه قران به مسح فرمان داده است ((384))
ابـن كثير به سند خود از عاصم احول از انس نقل مى كند كه گفت : قرآن به مسح نازل شده است .ابـن كثير پس از نقل اين روايت مى گويد: سند اين حديث نيز صحيح است ((385)) سيوطى هم
روايـتى همانند آنچه طبرى , قرطبى و ابن كثير نقل كرده اند نقل كرده و گفته : ابن جرير طبرى
از انس روايت كرده است كه گفت : قران به مسح نازل شده است ((386))
صـاحـب تـفـسـيـر خـازن مـى گـويد: از انس روايت مى شود كه گفت : قران به مسح نازل شده
است ((387))
نـيشابورى مى گويد: عالمان درباره مسح يا شستن پا اختلاف كرده اند.قفال درتفسير خود از ابن
عـباس و انس بن مالك نقل كرده كه گفته اند: واجب در مورد اين دوعضو مسح است .