در حسرت تجدد و ترقی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در حسرت تجدد و ترقی - نسخه متنی

مظفر نامدار طالشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


هگل در كتاب عقل در تاريخ نيز برداشتى شبيه به برداشت مرحوم فيض دارد. در ديدگاه او عقل گوهر است، يعنى چيزى است كه همه ى واقعيات به وسيله ى آن و ذات آن وجود و قوام مى يابد، عقل، قوه بى پايان است... عقل، محتواى بى پايان است، حقيقت و ذات همه چيز است. هگل عقل را معيار سنجش همه چيز مى داند بدون اينكه خودش به ميزان و سنجش نياز داشته باشد. به عبارت ديگر هگل مانند ملاصدرا و ملامحسن فيض كه معتقدند عقل، چون مخلوق اول است پس غايت خودش را در درون خودش دارد) معتقد است كه عقل بر خويشتن استوار است و غايت خود را در درون خود دارد. تفكر و تعقل در منطق حكماى اسلامى زائيده تحير است و تحير نيز زائيده نياز، تا تحير و نيازى نسبت به پديده ها در انسان به وجود نيايد تعقل و تفكر معنا ندارد. مگر بزرگان ما به درستى تفكر را حاصل فعاليت هاى عقل انسانى براى تبديل يك مجهول به معلوم تعريف نكرده اند؟ بنابراين تا مجهولى نباشد تفكرى نيست و آنجايى كه تفكر نباشد معرفت به دست نمى آيد، چون معرفت محصول تفكر است، انسان تا به چيزى علم و معرفت نداشته باشد چگونه مى تواند طرح جديدى در اندازد و داعيه ى كار پيامبرى نمايد؟!

/ 304