در حسرت تجدد و ترقی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در حسرت تجدد و ترقی - نسخه متنی

مظفر نامدار طالشانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


گويى هنوز صداى ميرزا ملكم خان در رواق ها و دالان هاى ساختمان تجددطلبى معاصر ايران طنين انداز است كه «آخر شما چه دليلى داريد كه عقل خود را بر جميع علوم و تجربيات فرنگ ترجيح مى دهيد؟...» بى جهت خود را فريب ندهيد و در صدد اختراعات تازه نباشيد. تلگراف را همان طور مى توان ساخت كه فرنگى ساخته است، اين مجلس را همانطور مى توان ترتيب داد كه فرنگى داده است. تقى زاده با همه ى ادعاهاى خود در انقلاب مشروطه و دوران پهلوى چيزى فراتر از سفارش ميرزا ملكم خان به كارنامه ى فكرى جريان تجددطلبى ايران اضافه نمى كند و مى نويسد: «حالا واقعاً مى خواهم ببينم آيا صرفه و صلاح ملت ما در كدام است؟ در تصور اينكه وى نقصى ندارد و فقط چند فقره اسباب و آلات ماشين و توپ و تفنگ و هوانورد لازم دارد... يا اينكه در دانستن صريح اين حقيقت كه وى در هر رشته از امورات زندگى و شئون اجتماعى از ملل متمدنه عقب تر مانده و بايد غير از دين (كه امر اخروى و قلبى است) و زبان (كه چيز فطرى است) در همه چيز تقليد پيش افتادگان را بكند.» او تكليف جامعه ايران عصر پهلوى و نهايت آمال و آرزوهاى جريان تجددطلبى را روشن مى كند و با قاطعيت اعلام مى كند كه تقليد از پيش افتادگان فرنگى به مراتب بهتر و به صرفه ى و صلاح ملت نزديك تر است تا انديشه و تفكر. شايد تصور شود كه نوستالوژى يكسان انگارى تحول تاريخى و اصالت تقليد، با به خاك سپردن بقاياى نظام استبدادى و خيزش انقلاب اسلامى براى هميشه در تاريخ ايران به اتمام رسيد.

/ 304