اگر روشنفكرى نسل هاى اول و دوم و سوم به هر دليلى عنصر باورها و اعتقادات را از دايره هويت ملى خارج كردند، روشنفكرى جديد دقيقاً مفهوم مليت را با تكيه به اين هويت تعريف مى كند. اگر روشنفكرى نسل اول و دوم و سوم، با نفى همه دستاوردهاى ملى، شعار مليت مى دهد و مليت را مترادف و همزاد با ليبراليسم غربى تفسير مى كردند، در نسل جديد روشنفكرى، مليت با پذيرش همه ى اركان شناسايى هويت ايرانى در نسبتِ نژادى با نسبتِ عقيدتى و دينى با غرب تعريف مى شود. اين نسبت نژادى در نسل چهارم روشنفكرى در دوره پهلوى با تبليغ نژاد آريايى و همسانى آن با نژاد اروپايى و در عصر جمهورى اسلامى با تبليغ همسانى اديان ابراهيمى به سوى فرهنگ و تمدن غربى نظر دارد. بى ترديد، جامعه ى روشنفكرى ايران با شعار ملى - مذهبى و عليرغم فقدان نظرى مشخص در حوزه اين انديشه در آينده ماهيت اين همسانى را بيشتر برملا خواهد كرد.