کاربرد شان در لغت, قرآن و روايات - امام خمینی (ره)، ساده زیستی و مسأله شأن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام خمینی (ره)، ساده زیستی و مسأله شأن - نسخه متنی

احمد عابدینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فـتـواهـاي باب زکات مشکلي پديد نمي آورد; زيرا بحث بر سر جايز بودن دريـافـت زکـات اسـت; يعني مکلف اختيار دارد که کار پايين تر از شان خـود را انجام دهد و اختيار دارد که از انجام آن کار خودداري ورزد و از زکـات مـصـرف کند. در حالي که در بحث حج, واجب بودن نگهداشت شوون واجـب الـحج نبودن انساني را که وسيله سواري مناسب با مقام و جايگاه خـود نمي يابد به همراه دارد و حتي بحث بسنده نبودن چنين حجي از حجه الاسلام, مطرح است.

و هـمـين گونه فتواها, بويژه با توجه به اين که ثروتمندان به مکه مي رونـد, نـه فـقـرا, به مساله شان دامن زده است و جامعه را دچار وضعي سـاخـته که در آن جايي براي ساده زيستي يا سفارش به ساده زيستي باقي نگذاشته است. در حالي که از بررسي دليلهاي آن روشن شد که وجوب رعايت چـنـيـن شاني, به طور کلي, پايه و اساس ندارد و نه تنها روايت و آيه اي بـر اعـتـبار آن قأم نيست که حتي فقهاي پيش از صاحب شرايع از آن ذکـري بـه مـيـان نياورده اند و عبارت شرايع, قواعد و تذکره نه تنها بـيـان روشـني در اين باره ندارند, بلکه ظاهر آنها در مثل بودن امور غـيـر اعـتـبـاري بـوده است و به هر حال, واجب بودن نگهداشت شان, به مـعـنـاي ارجـمـندي و ناارجمندي, پيشينه اي در فقه ندارد, بنابراين, نبايد مورد اعتنا واقع شود.

کاربرد شان در لغت, قرآن و روايات

پـس از بـحـث فـتواهاي فقها درباره شان و اثبات بي پايگي و بي اساسي واجـب بـودن نـگهداشت شان به معناي جاه مندي و ارجمندي و ادعاي جديد بـودن شان به اين معني, به طور طبيعي هر مسلمان فرهيخته ميل پيدا مي کـند که سري به کتابهاي لغت قديم بزند و يا با ورق زدن معجم المفهرس آيـات قرآن و روايات, موارد شان را در آيات و روايات, پيدا کند و در مـعـنـاي آن درنگ ورزد تا ببايد ادعاهاي مطرح شده قبلي تا چه اندازه به واقعيت نزديک است.

راغب اصفهاني:

(الـشان الحال والامر الذي يتفق ويصلح ولايقال الا فيما يعظم من الاحوال والامور.)51

شـان, حـالـت و کـاري است که اتفاق مي افتد و صلاحيت دارد. و تنها در احوال و اموري که بزرگ است گفته مي شود.

/ 74