نـتـيـجه: - امام خمینی (ره)، ساده زیستی و مسأله شأن نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام خمینی (ره)، ساده زیستی و مسأله شأن - نسخه متنی

احمد عابدینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وقتي که از شان مرد اين باشد که هر سال حج انجام دهد.

يا:

(... و مـا فـسـره رسـول الله(ص)؟ قال: بلي قد فسره لرجل واحد و فسر للامه شان ذلک الرجل.)62

آيـا رسول اکرم(ص[ (قرآن را] تفسير نکرد؟ فرمود: چرا: آن را براي يک نفر تفسير کرد و براي امت شان آن مرد را بيان کرد.

در ايـن حـديـث, شـان مي تواند به معناي مقام و رتبه ذاتي يا مقام و رتـبـه اعـتـبـاري و يا حالتها و ويژگيها باشد به هر حال در کتابهاي چـهـارگـانـه حديثي شيعه, کم و بيش 60 مورد کلمه شان به کار رفته که نـيـمـي از آن دربـاره خـدا و أـمـه اطهار است که در آن جاها, مقام اعـتـباري معنايي ندارد و مقداري که درباره ديگران است, درباره کار, حـالـت و مـقـام اعـتباري است و تنها دو سه مورد است که احتمال مقام اعتباري در آنها مي رود.

نـتـيـجه:

به نظر مي رسد شان ابتدإ براي شغل و کار مهم به کار برده شـده و بـه مرور زمان, چون افراد را با شغل و کارشان مي شناخته اند, شـان بـه مـقام ذاتي و سپس به مقام اعتباري گسترش پيدا کرده و کم کم معناي اولي مهجور شده است.

در زمـان مـا, وقتي واژه (شان) به گوش مي رسد, يک دسته امور اعتباري کـه شخص از آنها کسب آبرو مي کند, به ذهن مي آيد, در حالي که پيش از ايـن, ايـن طور نبوده است و در بين احاديث, تنها چند حديث به مقام و رتـبـه ويـژه مـي شد که آنها نيز, شايد مقام و رتبه حقيقي را در نظر داشـتـه باشند. در مثل (اذا کان الرجل من شانه ان يحج کل سنه) را مي توان به گونه هاي گوناگون, معني کرد:

1. شغل وي اين است که هر سال به حج برود مانند راننده و....

2. از لحاظ مقام علمي, اجتماعي و مديريتي به گونه اي است که بايد هر سال به مکه برود.

3. تنها مقام اعتباري وي است که لازم مي کند هر سال حج برود.

بـه نـظـر مـي رسـد معناي سوم, در طول زمان و با در نظر گرفتن شغل و اعـتـبـار, پـديـد آمده است و در اصل, مقصود و معناي اول و دوم بوده است.

/ 74