علم خداوند به سر و پنهان تر از سر - آشنایی با قرآن جلد 7

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آشنایی با قرآن - جلد 7

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى گويند :
مى رود به ناكجاآباد ! نيست آباد !

قرآن خيلى واضح و روشن مى گويد جهان جز به سوى خود او
به هيچ جاى ديگر نمى رود :

( " و اليه المصير " ) .

كلمه " صيرورت " در فلسفه هاى امروزى از كلمات خيلى رايج است و در فلسفه اسلامى از زمان ملاصدرا خيلى
رايج شده است و در اصطلاحات برخى فلسفه هاى جديد از قبيل فلسفه هگل صيرورت كه امروز به آن " شدن " مى
گويند زياد به كار مى رود . آنچه در عالم است نه اين است كه چيزهايى است كه مى گردد بلكه آنچه هست
اساسا عين گرديدن است .

مثلا هر انسان يك قطعه گرديدن است
حقيقتش شدن است
چيزى جز شدن پى درپى نيست
يعنى چيزى مى شود و بعد چيز[ ديگرى] مى شود و همين طور .

عارفان در دمى دو عيد كنند
عنكبوتان مگس قديد كنند
( " و اليه المصير " ) .

اين گرديدنها به سوى كجاست ؟

قرآن مى گويد به سوى اوست . اين " به سوى او " همه
حرفها را حل مى كند . متاسفانه كتابهايى به نام به سوى او نوشته اند كه حقيقتا چيزى كه نيست " به سوى او
" است .

علم خداوند به سر و پنهان تر از سر

( " يعلم ما فى السموات و الارض و يعلم ماتسرون و ماتعلنون " ) .

بعد از اينكه مى فرمايد بازگشت همه به
سوى اوست انسان را متوجه مى كند كه مراقب باش !
انسان دو جور مى تواند مراقبت كند :

يك مراقبت
مراقبتهايى است كه انسانى از انسانهاى ديگر مى كند كه
اين هميشه ملازم است با نوعى نفاق كه در سوره منافقون خوانديم . مثلا
بلاتشبيه
اگر گفتند داريد به
گمرك مى رسيد معمولا برخى افراد به خود مىآيند و مى خواهند كارى كنند كه آنچه به مامور گمرك مى
نمايانند غير از چيزى باشد كه واقعا هست .

/ 182