اذن الهى در نظام تشريع
تا اينجا بحث درباره نظام تكوين بود . گفتيم امر ديگرى داريم به نام " نظام تشريع " . نظام تشريع يعنىچه ؟انسان از آن جهت كه موجودى داراى عقل و اراده و موثرى از موثرهاى عالم است
به حكم اين كه داراى
عقل و اراده است
اثر خود را جبرا و بدون انتخاب انجام نمى دهد . هميشه در ميان دوراهى است و اين خود
اوست كه بايد اثر خود و عمل خود را انتخاب و اختيار كند .كلمه اختيار از ماده " خير " است
يعنى از دو
طرف خير و شر
مصلحت و غيرمصلحت
آن كه خير است آن را برگزيند كه در مورد انسان اگر غير از اين باشد با
انسانيت انسان منافات دارد .در اينجا چه برنامه اى هست ؟در اينجا فقط برنامه راهنمايى است
خداى
متعال انسان را راهنمايى مى كند . وحى
شرع و دين
يعنى راهنمايى انسان در كارهاى خودش كه اين گونه
اختيار كند و مصلحتش در آن است و اگر آن گونه ديگر اختيار كند بر ضرر اوست .اين هم باز دو قسم است :يك قسمت تشريع الهى است
يعنى قانونى است كه خدا وضع كرده است و پيغمبر اكرم
صلى الله عليه و آله آن قانون را فقط به مردم ابلاغ مى كند . در كنار اين امر
امر ديگرى هست و آن اين
است كه خداى متعال در مسائل خصوصى و جزئى
يعنى در مسائل اجرايى
به پيغمبر حق امر و نهى داده است و
بر مردم واجب است كه امر و نهى او را اطاعت كنند.اين است كه مى فرمايد :" واطيعوا الله واطيعوا
الرسول "امر خدا را اطاعت و پيروى كنيد و امر پيغمبر را .در اينجا دو احتمال هست :يكى اينكه بگوييم مقصود از اطاعت رسول همان اطاعت خداست در آنچه كه خدا
دستور داده است
چون پيغمبر هيچ چيزى را از ناحيه خود نمى گويد . هرآنچه شما در دستورات دين عمل كنيد
هم عمل به دستور خداست و هم عمل به گفته پيغمبر
است .