بدانيد و بفهميد. مراد از ( " تعلمون " ) در اينجا[ علم به] شىء خاصى نيست بلكه چيزى است كه ما از آن به "
رشد " تعبير مى كنيم :اگر مردم عالم و رشيدى باشيد
اگر فهم داشته باشيد .( " فاذا قضيت الصلاه فانتشروا فى الارض و ابتغوا من فضل الله و اذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون " ) هرگاه كه نماز به پايان مى رسد در زمين پخش شويد . اين امر[ به پراكنده شدن] را اصطلاحا " امر عقيب حظر "
مى گويند . اگر حظر و منعى باشد و بعد از منع
امرى برسد علامت رخصت است
نه دلالت بر وجوب مى كند و نه
دلالت بر استحباب .( " فانتشروا فى الارض " ) يعنى مانعى نيست اگر خواستيد متفرق شويد
نمازتان كه
تمام شد اگر مى خواهيد
همان جا بمانيد و مشغول ذكر خدا شويد و يا اگر ميلتان بود متفرق شويد . ( " و
ابتغوا من فضل الله " ) و از فضل الهى بجوييد يعنى مشغول كار و كسب شويد . " فضل " زياده و منفعت است .ولى ( " واذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون " ) خدا را زياد ياد كنيد
باشد كه رستگار شويد
در حالى كه
مشغول كسب و كار هستيد
زياد در ياد خدا باشيد و از خدا غافل نشويد .
لغزش بعضى از مسلمين
در يكى از نمازهاى جمعهخطا و لغزشى از مسلمين صادر شد كه قرآن كريم از آن لغزش در اينجا ياد مى كند و
آن را مورد ملامت قرار مى دهد .نوشته اند سالى بود كه در مدينه مجاعه و قحطى بود
ارزاق كمياب بود و از خارج وارد مى كردند . مردى بود
به نام دحيه كلبى كه در آن وقت هنوز اسلام اختيار نكرده بود . او معمولا از شام و جاهاى ديگر اجناسى از
ارزاق و غير ارزاق مىآورد . وقتى همراه اجناس وارد مى شد خود او و يا از اهل مدينه طبل و ساز مى زدند و
كارهاى لهوى انجام مى دادند تا مردم را بيشتر جمع كنند . روزى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله
ايستاده بودند
و مشغول ايراد خطبه هاى جمعه بودند .