صعود و نزول روح
[ علامه مجلسي ] در بحار حديثي نقل مي كند : اصحاب رسول اكرم كه مردان مؤمني بودند ، حالتي در خود ديدند . دغدغه در آنها پيدا شد كه نكند ما منافق باشيم و خودمان نمي دانيم . به پيامبر( ص )عرض كردند : يا رسول الله نخاف علينا النفاق ما مي ترسيم منافق باشيم . فرمود چرا ؟ عرض كردند براي اينكه وقتي در محضر مبارك شما مي نشينيم و شما صحبت مي كنيد ، موعظه مي كنيد ، از خدا مي گوئيد ، از قيامت مي گوئيد ، راجع به گناهان و توبه و استغفار سخن مي گوئيد ، يك حال بسيار خوشي پيدا مي كنيم ، ولي بعد كه از حضور شما مرخص مي شويم و شممنا الاولاد و راينا العيال والاهل و مدتي با زن و بچه مان مي نشينيم تعبير خودشان اين است كه بچه هايمان را بو مي كنيم مي بينيم كه حالمان برگشت ، باز همان آدم اول شديم . يا رسول الله ! آيا اين نفاق نيست ؟ نكند نفاق باشد و ما منافق باشيم ! فرمود : نه ، اين نفاق نيست . نفاق ، دوروئي است ، اين ، " دوحالتي " است . انسان گاهي روحش اوج مي گيرد و بالا مي رود ، و گاهي روحش پايين مي آيد . البته شما وقتي پيش من هستيد و اين حرفها را مي شنويد ، قهرا چنين حالتي پيدا مي كنيد . بعد اين جمله را فرمود : لو تدومون علي الحالة التي وصفتم انفسكم بها لصافحتكم الملائكة و مشيتم علي الماء ( 1 ) اگر به آن حالتي كه پيش من هستيد ، باقي بمانيد و از آن
1 اصول كافي ، ج 2 ، ص . 424