تقدم عدالت بر ايثار
مقصود اصلي من اين نبود . در اين كه آنها مردم بي عاطفه اي هستند ، شكي نيست ولي من اين مطلب را مي خواهم بگويم كه بسياري از كارهاي ما هم كه اسمش را عاطفه مي گذاريم عاطفه نيست ، نوعي خودخواهي است كه اسم " عاطفه " و " انسانيت " روي آن مي گذاريم . معناي عاطفه چيست ؟ معناي عاطفه اين است كه انسان از حق مشروع خود به نفع ديگري استفاده كند . چنين آدمي بايد كلاس قبل از اين را طي كرده باشد . كلاس قبل از اين كدامست ؟ اين است كه به حقوق مردم تجاوز نكند و حقوق آنها را محترم شمارد و حق خود را استيفا كند و بعد ، از حق مشروع خود به نفع مردم استفاده كند . هر كسي اين كار را كرد ، به اين [ خصلت او ] " عاطفه اجتماعي " مي گويند . اما شما افرادي را مي بينيد كه به حق خود ابدا قانع نيستند و دائما در زندگي از هر راهي كه شده مي خواهند پولي بدست آورند ، نه حلال مي فهمند و نه حرام ، و حقوق مردم را محترم نمي شمارند و به حقوق ديگران تجاوز مي كنند . همين آدم يك روزي هم به خاطر فلان دوستش چندين هزارتومان خرج مي كند و بعد ما مي خواهيم اين را به حساب سخاوت و انساندوستي و عاطفه اجتماعي بگذاريم . نه ، اين عاطفه اجتماعي نيست ، خودخواهي است ، نامجوئي است . اينكه انسان براي اينكه مي خواهد خودپرستي كرده و نام خود را بلند كرده باشد چنين كاري مي كند ، انساندوستي نيست . كسي كه حقوق چندين انسان را پايمال كرده و بعد براي يك انسان ديگر خرج مي كند ، انساندوست نيست . اكثر كارهائي كه ما مي كنيم انساندوستي نيست .حال يك مثال ديگري ذكر كنم . بعضي از ما خصلتي داريم و يا به خودمان مي بنديم و اسمش را " مهمان نوازي " مي گذاريم و مي گوئيم ما مرد هستيم و در خانه مرد باز است ! هميشه يك مهمان مي آيد و ديگري مي رود . براي ناهار و شام ، مهمان دارد و مهمان شب خواب هم به خانه اش دعوت مي كند . اين في حد ذاته خوب است ، ولي از آن طرف ديگر يك ملاحظه اي را نمي كنيم . بسا هست كه به آن زني كه در خانه ما هست كه ما شرعا حق نداريم به او فرمان بدهيم و او آزاد و مختار است كه اگر ميلش باشد در خانه ما كار كند ، كار كند فشارها و زحمتهائي را تحميل مي كنيم و اسمش را " مهمان نوازي " مي گذاريم و مي گوئيم در خانه ما باز است و ما مهمان نواز هستيم ! مهمان نوازي اي كه مستلزم ظلم به يك انسان باشد ، مهمان نوازي نيست . علي بن ابي طالب( ع ) در خانه با همسرش زهرا ( س ) همكاري مي كند . كار خانه را زهرا به اختيار خودش انتخاب كرده و علي ( ع ) به او تحميل نمي كند . در عين حال علي ( ع ) مي خواهد فشاري بر همسر عزيزش وارد نيايد. حال آيا اين مهمان نوازي و انساندوستي است كه آدم دائما مهمان بياورد و آن زن بدبخت ، اگر يك روز احساس خستگي كندانسان پدرش را درآورد و بگويد اگر نمي خواهي از خانه من بيرون برو ؟ پس اينها هم عاطفه اجتماعي نيست . بله ، اگر واقعا چيزي به مرحله ايثار برسد ، آن چيز ديگري است . انساني كه مي خواهد عملش براساس عاطفه اجتماعي باشد ، اول بايد از مرحله عدالت بالاتر بيايد ، يعني عادل باشد و به حقوق مردم تجاوز نكند و اگر مي خواهد از حقوق مشروع خود ايثار كند مانعي ندارد و لهذا بزرگاني از علما را سراغ داريم كه مقيد بودند هيچ وقت كوچكترين تجاوزي به حق كسي نكنند . اينها در داخل خانه حاضر نبودند حتي يك بار به صورت يك امر ، از همسر يا فرزندشان چيزي بخواهند ( 1 ). درباره مرحوم ميرزا محمد تقي شيرازي رضوان الله عليه كه از مراجع تقليد بسيار بسيار بزرگ و استاد مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري بودند ، نقل كرده اند كه هيچ وقت [ به اهل خانه ] فرمان نمي داد . حتي يك وقت كه ايشان مريض بودند و خانواده ايشان برايشان شوربا ( آش برنج ) تهيه كرده بودند ، بچه ها آمده بودند و غذا را دم در گذاشته و رفته بودند . ايشان هم مريض و در گوشه اتاق بستري بود و نمي توانست از جا بلند شود . چند ساعت گذشت . وقتي آمدند ديدند غذا را نخورده است . چرا ؟ براي اينكه مستلزم اين بود كه يكي از بچه ها را صدا كند و بگويد اين كار را براي ايشان انجام
1 البته در كار شخصي كه مربوط به خودشان است . كاري كه مربوط به تربيت فرزند است ، حساب ديگري دارد . " اين كاسه آب را به من بده تا بخورم " ديگر مربوط به تربيت بچه نيست .