يعني اين درد ( داء ) تو را بس كه شكم سير بخوابي و در اطرافت شكمهائي گرسنه وجود داشته باشد . به اين مي گويند درد خلق خدا . اين را مي گويند معيار انسانيت ، و به تعبير صحيحتر مادر دوم ارزشها . سپس مي فرمايد : / اقنع من نفسي بان يقال اميرالمؤمنين و لا اشاركهم في مكاره الدهر ؟ (1) آيا من به لقب و اسم قناعت كنم ؟ آيا به لقبي كه به من مي دهند و " يا اميرالمؤمنين ، يا اميرالمؤمنين " مي گويند و مرا امير مؤمنان و خليفه مي خوانند و به اينكه مرا به عنوان رئيس يك مملكت اسلامي كه بيشترين معموره عالم را گرفته است [ خطاب مي كنند ] ، قناعت كنم و برخود نام اميرالمؤمنين بگذارم و با مؤمنان در سختيهاي روزگار شركت نداشته باشم ؟ و لا اشاركهم في مكاره الدهر ؟ ببينيد همه سخن [ در اينجا ] از همدردي است ، از درد ديگران را احساس كردن است .
درد مطلوب
حال از شما مي پرسم آيا بهتر است آدم ، لخت باشد ،1 نهج البلاغه ، نامه . 45